معنی غائط

معنی غائط چیست؟

  • معنی غائط به همراه کلمات هم قافیه، و برابر پارسی آن در فرهنگ لغت دهخدا، فرهنگ لغت معین، فرهنگ فارسی عمید، دانشنامه آزاد فارسی، تلفظ غائط در گویش ها و لهجه ها.

     


    معنی غائط

    معنی: زمین هموار، زمین فراخ نشیب

     


    غائط در فرهنگ فارسی

    ۱ – زمین پست فراخ . ۲ – سرگین آدمی پلیدی انسان براز.

     


    غائط در لغت نامه دهخدا

    [ ءِ ] ( ع ص ) زمین فراخ نشیب. ( مهذب الاسماء ). زمین مغاک. زمین هموار. زمین مغاک پست فراخ. ( منتهی الارب ). زمین پست. || ( اِ ) حدث مردم. ( مهذب الاسماء ). پلیدی. پلیدی آدمی. گوه. گه. نجاست. ( بحرالفضائل ).چمین ( شاش و بول ). ( از برهان ). براز. حدث. عاذر. عاذرة. عذرة. و الغائط کنایة عن العذرة نفسها لانهم کانوا بالغیطان و قیل لانهم کانوا اذا ارادوا ذلک اتوا الغائط و قضوا الحاجة فقیل لکل من قضی حاجته قد اتی الغائط یکنی به العذرة و فی التنزیل العزیز: أو جاء احد منکم من الغائط . ( تاج العروس ). رجع. ( منتهی الارب ). سرگین آدمی. و تحقیق آن است که غائط در اصل به معنی زمین پست و مغاک است چون در صحرا مردم برای قضای حاجت در زمین پست می نشینند لهذا کنایة سرگین آدمی را گویند و گاهی مجازاً بمعنی سرگین دیگر حیوانات است. ( از منتخب ) ( کشف ) ( غیاث اللغات ). کنایه از پلیدی مردم است بدان جهت که وقت قضای حاجت به طرف زمین پست روند. ( منتهی الارب ). || محل قضای حاجت ، ج ، اغواط، غیطان. ( مهذب الاسماء ) ( منتهی الارب )، غوطة، غیاط، غوط. ( منتهی الارب ).
    – غائط پاسپرده ؛ کافر.
    – غائط کردن ؛ تغوط. ( منتهی الارب ).

     


    پیشنهاد و نظر شما برای معنی واژه غائط

    در بخش دیدگاه، نظر خودتان را درباره‌ی این مطلب بنویسید. اگر نقصی می‌بینید، سعی کنید مطلبمان را کامل کنید. و اگر پیشنهاد تازه‌ای دارید، پیشنهادتان را اضافه کنید.

     


    پیشنهاد ویژه برای مطالعه

    شعر نام بعضی نفرات نیما یوشیج

    شعر مسافر سهراب سپهری

    نامه های احمد شاملو به آیدا

    شعر مردم ای مردم مهدی اخوان ثالث

     

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    تینا

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    دانلود اپلیکیشن «شعر و مهر»

    دانلود اپلیکیشن «شعر و مهر»