معنی ظ

معنی ظ چیست؟

  • معنی ظ به همراه کلمات هم قافیه، و برابر پارسی آن در فرهنگ لغت دهخدا، فرهنگ لغت معین، فرهنگ فارسی عمید، دانشنامه آزاد فارسی، تلفظ باء در گویش ها و لهجه ها.

     


    معنی ظ

    تلفظ: /zA/

     


    ظ در فرهنگ معین

    (حر. ) بیستمین حرف از الفبای فارسی برابر با عدد ۹٠٠ در حساب ابجد.

     


    ظ در لغت نامه دهخدا

    ظ. ( حرف ) نشانه حرف هفدهم است از الفبای عرب و نام آن ظاء است و ظی و در حساب جُمَّل آن را به نهصد دارند و در حساب ترتیبی فارسی نماینده عدد بیست است و آن یکی از دو حرف مختص به عرب است که یکی همین ظ و دیگری ض است و از حروف مصمته و مطبقه و از حروف هفتگانه مستعلیه و از حروف روادف و از حروف لَثَوی و از حروف مائی ( آبی ) و از حروف مکسوره و متعلق به قمر است و رمز است از ظاهر: و هو ظ؛ و هو ظاهر. و صاحب تاج العروس گوید که لیث روایت کرد از خلیل که او گفته است ظاء حرفی است عربی و مختص است به زبان عرب و هیچیک از امم دیگر در این حرف با عرب انبازی ندارند و آن از حروف مجهوره است و ظاء و ذال و ثاء در حیز واحدند و این سه حرف را حروف لثویه گویند، چه مبداء آنها از لثه باشد و ظاء حرف هجایی است اصلی نه بدل و نه زائد. و ابن جنی گوید در کلام نبط نیز حرف ظاء نیامده است و اگر کلمه ای دارای حرف ظاء بدان زبان درآید ظاء را بدل به طاء کنند چنانکه ما در ترجمه ظوی خواهیم آورد ان شأاﷲ تعالی. و شیخ ما گفت که ام قاسم و جماعتی یاد کرده اند که در ابدال این حرف چیزی نیافته اند و صاحب تسهیل نیز با اینکه بسیاری از غرائب را گرد آورده در این معنی سکوت کرده است. و همچنین در کتاب الممتع با آنکه آن کتاب جامع غرائب فن است دراین موضوع چیزی نیست ، سپس در المقرب ابن عصفور دیدم که گوید ظاء به ذال معجمه بدل شود چنانکه گوئی : ترکته وقیذاً و وقیظاً و این جمله را یعقوب بن سکیت نقل کرده است – انتهی قول الشیخ. و من ( یعنی صاحب تاج العروس ) گویم این معنی از کراع نیز نقل شده است چنانکه بیاید و همچنین ارض جلذاء و جلظاء ( چنانکه در نوادر الاعراب آمده است ) – انتهی کلام صاحب تاج العروس. و ماعلاوه بر آنچه صاحب تاج العروس در ابدال ظاء آورده است گوئیم که ظ به ض نیز بدل شود چنانکه بهض و بهظ.

     


    ظ در فرهنگ فارسی

    ظ . حرف بیستم از الفبای فارسی و حرف هیجدهم از الفبای عربی ( ابتث ) در حساب جمل آن را نهصد گیرند . این حرف در لغات فارسی نیست و در کلمات دخیل از عربی آن را مانند ز تلفظ کنند و بنابراین حرفی صامت مانند ز محسوب می شود . در عربی تلفظ آن از الصاق سطح زبرین سر زبان به سطح دندان های پیشین و دمیدن نفس صورت گیرد . آن را ظ ظائ مولف نامند و رسم الخط آن چنین است : ظ مانند : ایقاظ ظلم مظلوم .

     


    ظ در فرهنگ عمید

    بیستمین حرف الفبای فارسی، ظا. &delta، در حساب ابجد: «۹۰۰».

     


    ظ در دانشنامه آزاد فارسی

    بیستمین حرف از الفبای فارسی و حرف هفدهم از الفبای عرب (ابتثی) و حرف بیست و هفتم از حروف ابجدی که در حساب جمل ۹۰۰ به حساب می آید. از نظر آوایی همانند «ذ، ز، ض» نمایندۀ صامتِ لثوی ـ دندانی ـ سایشی واک دار است. این حرف را «ظا= zâ» و «ظین= zeyn» می نامند. حرف «ظ» در کلمات فارسی نیامده است و مختص کلمات عربی است. فارسی زبانان آن را به صورت «ز» تلفظ می کنند.

    ظ : wikijoo

     


    ظ در دانشنامه عمومی

    ظ حرف بیستم در الفبای فارسی و حرف هفدهم در الفبای عربی است. نام این حرف «ظا» است.صدای آن در تلفظ فارسی همانند «ز» است ولی درعربی گونه ای «ز» غلیظ تلفظ می شود.

    ظ : wiki

     


    پیشنهاد و نظر شما برای معنی واژه ظ

    در بخش دیدگاه، نظر خودتان را درباره‌ی این مطلب بنویسید. اگر نقصی می‌بینید، سعی کنید مطلبمان را کامل کنید. و اگر پیشنهاد تازه‌ای دارید، پیشنهادتان را اضافه کنید .

     


    پیشنهاد ویژه برای مطالعه

    زن زندگی آزادی

    گلچین اشعار عاشقانه ی فروغ فرخزاد

    شعر ساعت اعدام احمد شاملو

    شعر قصه رنگ پریده خون سرد نیما یوشیج

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    سایه
    Latest posts by سایه (see all)

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *