معنی طابخ به همراه کلمات هم قافیه، و برابر پارسی آن در فرهنگ لغت دهخدا، فرهنگ لغت معین، فرهنگ فارسی عمید، دانشنامه آزاد فارسی، تلفظ طابخ در گویش ها و لهجه.
معنی طابخ در لغت نامه ی دهخدا
طابخ. [ ب ِ ] ( ع ص ) تب سخت گرم. ( منتهی الارب ) ( دهار ) ( بحر الجواهر ). تب تُند. || طبّاخ. آشپز. دیگ پز. خوالیگر. مطبخی.
معنی طابخ در فرهنگ فارسی
تب سخت گرم یا طباخ
طابخ در فرهنگ عمید
۱. پزنده، آشپز.
۲. (اسم ) تب شدید، تب تند.
پیشنهاد و نظر شما برای واژه طابخ
در بخش دیدگاه، نظر خودتان را دربارهی این مطلب بنویسید. اگر نقصی میبینید، سعی کنید مطلبمان را کامل کنید. و اگر پیشنهاد تازهای دارید، پیشنهادتان را اضافه کنید.
پیشنهاد ویژه برای مطالعه
دانلود آهنگ جدید شروین حاجی پور بعد ما.
دانلود آهنگ جدید شروین حاجی پور چشماتو ببند.
شعر تنها صداست که می ماند فروغ فرخزاد
- چندانک خواهی جنگ کن یا گرم کن تهدید را – 20 - ژانویه 15, 2023
- امروز دیدم یار را آن رونق هر کار را – 19 - ژانویه 14, 2023
- ای یوسف خوش نام ما خوش میروی بر بام ما – 18 - ژانویه 13, 2023