معنی شابجنی

معنی شابجنی چیست؟

  • معنی شابجنی به همراه کلمات هم قافیه، و برابر پارسی آن در فرهنگ لغت دهخدا، فرهنگ لغت معین، فرهنگ فارسی عمید، دانشنامه آزاد فارسی، تلفظ شابجنی در گویش ها و لهجه.

     


    معنی شابجنی

    معنی: منسوب به شابجن.

     


    معنی شابجنی در لغت نامه دهخدا

    شابجنی. [ ج َ ] ( ص نسبی ) منسوب به شابجن که از قرای سغد سمرقند است. ( از انساب سمعانی ).
    شابجنی. [ ج َ ] ( اِخ ) ابوعلی حسن بن منصور شابجنی محتسب کوسج و لقب او خاقان بود که بدان شهرت داشت. وی از حفص بن ابی حفص الفرغانی کشی سماع کرد. از اصحاب سعیدبن ابراهیم بن معقل النسفی بود. ( از انساب سمعانی ).

     


    پیشنهاد و نظر شما برای واژه شابجنی

    در بخش دیدگاه، نظر خودتان را درباره‌ی این مطلب بنویسید. اگر نقصی می‌بینید، سعی کنید مطلبمان را کامل کنید. و اگر پیشنهاد تازه‌ای دارید، پیشنهادتان را اضافه کنید.

     


    پیشنهاد ویژه برای مطالعه

    نامه های احمد شاملو به آیدا

    شعرهای لوله شده پوریا پلیکان

    شعر مسافر سهراب سپهری

    نگویید دستان ما خالی است

     

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    سارا

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *