معنی زاد و بوم به همراه کلمات هم قافیه، و برابر پارسی آن در فرهنگ لغت دهخدا، فرهنگ لغت معین، فرهنگ فارسی عمید، دانشنامه آزاد فارسی، تلفظ زاد و بوم در گویش ها و لهجه ها.
معنی زاد و بوم
معنی: سرزمین مادری.
زاد و بوم در لغت نامه دهخدا
زاد و بوم. [ دُ ] ( ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) مولد و وطن ؛ زادگاه و سرزمین مادری :
دیوان گفتند خان و مان و زاد و بوم خویش چون به جایگه رها کنیم. ( اسکندرنامه چ سعید نفیسی ).
پیشنهاد و نظر شما برای معنی زاد و بوم
در بخش دیدگاه، نظر خودتان را دربارهی این مطلب بنویسید. اگر نقصی میبینید، سعی کنید مطلبمان را کامل کنید. و اگر پیشنهاد تازهای دارید،پیشنهادتان را اضافه کنید.
پیشنهاد ویژه برای مطالعه
شعر پاس ها از شب گذشته است نیما یوشیج
شعر ایستاده ای بر شکاف رگ ها مریم گمار
Latest posts by فاطمه (see all)
- ناخن کبود برق – سیب ها و قلب ها - اکتبر 11, 2023
- برف آمد و بزم روز را آراست – منظره - اکتبر 11, 2023
- شب با درخت ها سخن از آفتاب رفت – دولت بیدار - اکتبر 11, 2023