معنی داچک

معنی داچک

  • معنی داچک به همراه کلمات هم قافیه، و برابر پارسی آن در فرهنگ لغت دهخدا، فرهنگ لغت معین، فرهنگ فارسی عمید، دانشنامه آزاد فارسی، تلفظ داچک در گویش ها و لهجه ها.

     

    معنی داچک

    معنی : گوشواره.


    داچک در فرهنگ فارسی

    گوشواره.


    داچک در لغت نامه دهخدا

    داچک. [ چ َ ] ( اِ ) گوشواره. ( برهان ) ( جهانگیری ). داجک. شنف :
    آن شیهه ای که مرکب تندت همی زند
    بر خنگ آسمان چو نوای چکاوک است
    وان نعل کهنه ای که بیفتد زپای او
    در گوش اختران فلک لعل داچک است.

    شرف شفروه [ در صفت اسب ممدوح ].


    داچک در فرهنگ عمید

    گوشواره.

    داچک در جدول کلمات

    گوشواره.


    پیشنهاد و نظر شما برای معنی داچک

    در بخش دیدگاه، نظر خودتان را درباره‌ی این مطلب بنویسید. اگر نقصی می‌بینید، سعی کنید مطلبمان را کامل کنید. و اگر پیشنهاد تازه‌ای دارید، پیشنهادتان را اضافه کنید.


    پیشنهاد ویژه برای مطالعه

    شعر افسانه نیما یوشیج

    شعر مانلی نیما یوشیج

    نامه های احمد شاملو به آیدا

    شعر پرنده ای در لوله تانک پوریا پلیکان

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *