معنی داخس به همراه کلمات هم قافیه، و برابر پارسی آن در فرهنگ لغت دهخدا، فرهنگ لغت معین، فرهنگ فارسی عمید، دانشنامه آزاد فارسی، تلفظ داخس در گویش ها و لهجه ها.
معنی داخس
معنی : ورم حاری که عارض شود انگشت را در نزدیکی ناخن با دردی سخت و آن را به فارسی کژدمه گویند ، هر چیز که در زیر خاک پنهان کنند .
داخس فرهنگ فارسی
داخس در لغت نامه دهخدا
داخس. [ خ ِ ] ( ع اِ ) خوی درد. گوشه. داحس. داحوس. ورم حاری که عارض شود انگشت را در نزدیکی ناخن با دردی سخت و آن را به فارسی کژدمه گویند. عقربک. آماس صلب که اندر بن ناخن باشد آن را داخس گویند. ( ذخیره خوارزمشاهی ). آماسی بود گرم و دردناک و با ضربان اندر حوالی ناخن و درد آن تا بغل دست و بیغوله ران برسد و باشد که تب آرد و باشد که ریش گردد و ریم کند و گنده شود و انگشت از آن بر خطر باشد. ( ذخیره خوارزمشاهی ). هو ورم حار خراجی یعرض عند الاظفار مع شدة الم و ضربان و ربما یبلغ المه الابط و ربما اشتدت معه الحمی. ( کتاب ثالث قانون ابوعلی سینا چ طهران ص 323 ). صاحب کشاف اصطلاحات الفنون آرد: با خاء معجمه نزد اطبا ورم حاری است که عارض میشود بنزدیک ناخنهای آدمی و دردی سخت دارد با ضربان قوی و تمدد و در نتیجه ناخنها را خواهد انداخت و بسا باشد که تب بیاورد چنانچه در بحر الجواهر گفته.
داخس. [ خ ِ ] ( ع ص ) هر چیز که در زیر خاک پنهان کنند. داخسة. ( از منتهی الارب ). || ( اِ ) واحد دواخس که دیگدان باشد. ( منتهی الارب ).
پیشنهاد و نظر شما برای معنی داخس
در بخش دیدگاه، نظر خودتان را دربارهی این مطلب بنویسید. اگر نقصی میبینید، سعی کنید مطلبمان را کامل کنید. و اگر پیشنهاد تازهای دارید، پیشنهادتان را اضافه کنید.
پیشنهاد ویژه برای مطالعه
تحلیل شعر ققنوس نیما یوشیج با نگرشی به اندیشه های گاستون باشلار
بررسی نمادهای استبداد و خفقان در اشعار نیما یوشیج
- 80 – نکیسا بر طریقی کان صنم خواست – غزل گفتن نکیسا از زبان شیرین - جولای 17, 2023
- 79 – همان صاحب سخن پیر کهن سال – پشیمان شدن شیرین از رفتن خسرو - جولای 17, 2023
- 78 – شباهنگام کاهوی ختن گرد – بازگشتن خسرو از قصر شیرین - جولای 17, 2023