معنی داءالقمل به همراه کلمات هم قافیه، و برابر پارسی آن در فرهنگ لغت دهخدا، فرهنگ لغت معین، فرهنگ فارسی عمید، دانشنامه آزاد فارسی، تلفظ داءالقمل در گویش ها و لهجه ها.
معنی داءالقمل
معنی : دارای شپش شدن.
کلمات هم قافیه با داءالقمل
هم قافیه : تحمل ، تکامل ، تجمل.
داءالقمل در لغت نامه دهخدا
داءالقمل. [ ئُل ْ ق ُم ْ م َ ] ( ع اِ مرکب ) تولید قمل در بدن. شپشک.
پیشنهاد و نظر شما برای معنی واژه داءالقمل
در بخش دیدگاه، نظر خودتان را دربارهی این مطلب بنویسید. اگر نقصی میبینید، سعی کنید مطلبمان را کامل کنید. و اگر پیشنهاد تازهای دارید، پیشنهادتان را اضافه کنید.
پیشنهاد ویژه برای مطالعه
شعر پرنده ای در لوله ی تانک پوریا پلیکان
اشعار نیما یوشیج
نامه های احمد شاملو به آیدا
اشعار سهراب سپهری
Latest posts by غزل حمیداوی (see all)
- 80 – نکیسا بر طریقی کان صنم خواست – غزل گفتن نکیسا از زبان شیرین - جولای 17, 2023
- 79 – همان صاحب سخن پیر کهن سال – پشیمان شدن شیرین از رفتن خسرو - جولای 17, 2023
- 78 – شباهنگام کاهوی ختن گرد – بازگشتن خسرو از قصر شیرین - جولای 17, 2023