معنی داءالاسد به همراه کلمات هم قافیه، و برابر پارسی آن در فرهنگ لغت دهخدا، فرهنگ لغت معین، فرهنگ فارسی عمید، دانشنامه آزاد فارسی، تلفظ داءالاسد در گویش ها و لهجه ها.
معنی داءالاسد
معنی: بیماری جذام
داءالاسد در لغت نامه دهخدا
داءالاسد. [ ئُل ْ اَ س َ ] ( ع اِ مرکب ) جذام. ( غیاث ) ( آنندراج ) ( ذخیره خوارزمشاهی ). صاحب کشاف اصطلاحات الفنون آرد: داء اسد عبارت از جذام است. و وجه تسمیه آن است که شخص مبتلا به این بیماری چهره اش بچهره شیر ( درنده معروف ) مانند شود و یا آنکه این مرض اکثر عارض شیر گردد. و شرح این بیماری در معنی جذام ذکر یافت.
پیشنهاد و نظر شما برای معنی داءالاسد
در بخش دیدگاه، نظر خودتان را دربارهی این مطلب بنویسید. اگر نقصی میبینید، سعی کنید مطلبمان را کامل کنید. و اگر پیشنهاد تازهای دارید، پیشنهادتان را اضافه کنید.
پیشنهاد ویژه برای مطالعه
شعر پرنده ای در لوله تانک پوریا پلیکان
- 80 – نکیسا بر طریقی کان صنم خواست – غزل گفتن نکیسا از زبان شیرین - جولای 17, 2023
- 79 – همان صاحب سخن پیر کهن سال – پشیمان شدن شیرین از رفتن خسرو - جولای 17, 2023
- 78 – شباهنگام کاهوی ختن گرد – بازگشتن خسرو از قصر شیرین - جولای 17, 2023