معنی داءالاسد

معنی داءالاسد

  • معنی داءالاسد به همراه کلمات هم قافیه، و برابر پارسی آن در فرهنگ لغت دهخدا، فرهنگ لغت معین، فرهنگ فارسی عمید، دانشنامه آزاد فارسی، تلفظ داءالاسد در گویش ها و لهجه ها.

     

    معنی داءالاسد

    معنی: بیماری جذام


    داءالاسد در لغت نامه دهخدا

    داءالاسد. [ ئُل ْ اَ س َ ] ( ع اِ مرکب ) جذام. ( غیاث ) ( آنندراج ) ( ذخیره خوارزمشاهی ). صاحب کشاف اصطلاحات الفنون آرد: داء اسد عبارت از جذام است. و وجه تسمیه آن است که شخص مبتلا به این بیماری چهره اش بچهره شیر ( درنده معروف ) مانند شود و یا آنکه این مرض اکثر عارض شیر گردد. و شرح این بیماری در معنی جذام ذکر یافت.


    پیشنهاد و نظر شما برای معنی داءالاسد

    در بخش دیدگاه، نظر خودتان را درباره‌ی این مطلب بنویسید. اگر نقصی می‌بینید، سعی کنید مطلبمان را کامل کنید. و اگر پیشنهاد تازه‌ای دارید، پیشنهادتان را اضافه کنید.


    پیشنهاد ویژه برای مطالعه

    شعر افسانه نیما یوشیج

    شعر مانلی نیما یوشیج

    نامه های احمد شاملو به آیدا

    شعر پرنده ای در لوله تانک پوریا پلیکان

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *