معنی حاجات

معنی حاجات

  • معنی حاجات به همراه کلمات هم قافیه، و برابر پارسی آن در فرهنگ لغت دهخدا، فرهنگ لغت معین، فرهنگ فارسی عمید، دانشنامه آزاد فارسی، تلفظ حاجات در گویش ها و لهجه ها.

     

    معنی حاجات در فرهنگ معین

    تلفظ:/hAjAt/

    معنی:[ ع . ] (اِ. )جِ حاجت ، نیازها، خواهش ها.


    متضاد حاجات

    بی نیازی، غنا.


    هم قافیه با حاجات

    عادات،عبادات،افادات،جمادات،انتقادات،سادات.


    معنی حاجات در فرهنگ فارسی

    معنی:جمع حاجت
    ( اسم ) جمع حاجت نیازها خواهشها دربایستها.


    معنی حاجات در فرهنگ عمید

    = حاجت.

    معنی حاجات در لغت نامه دهخدا

    حاجات. ( ع اِ ) ج حاجت.
    – قاضی الحاجات ؛ برآورنده نیازها. یکی از اسماء صفات باری عزاسمه « : گفت [ دمنه ] بر درگاه ملک مقیم شده ام و آن را قبله حاجات و مقصد امید ساخته ».


    معنی حاجات در فرهنگ اسم ها

    اسم: حاجات (پسر) (عربی) (تلفظ: hājāt) (فارسی: حاجات) (انگلیسی: hajat)
    معنی: حاجت ها، نیازها، خواسته ها، ( عربی، جمع حاجَة ).


    معنی حاجات در جدول کلمات

    نیازها ، خواهش ها.

    پیشنهاد و نظر شما برای معنی حاجات

    در بخش دیدگاه، نظر خودتان را درباره‌ی این مطلب بنویسید. اگر نقصی می‌بینید، سعی کنید مطلبمان را کامل کنید. و اگر پیشنهاد تازه‌ای دارید، پیشنهادتان را اضافه کنید.


    پیشنهاد ویژه برای مطالعه

     شعر شبانه احمد شاملو

    اشعار سهراب سپهری

    شعری از فاطمه اختصاری

    شعر پرنده ای در لوله ی تانک پوریا پلیکان


    معنی حاجات در دانشنامه عمومی

    حاجات، روستایی از توابع بخش ساردوئیه شهرستان جیرفت در استان کرمان ایران است.
    این روستا در دهستان ساردوئیه قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۱۷ نفر (۶خانوار) بوده است.

    معنی حاجات در ویکی پدیا

     

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    Artmiss
    Latest posts by Artmiss (see all)

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *