معنی جا کبریتی

معنی جا کبریتی

  • معنی جا کبریتی به همراه کلمات هم قافیه، و برابر پارسی آن در فرهنگ لغت دهخدا، فرهنگ لغت معین، فرهنگ فارسی عمید، دانشنامه آزاد فارسی، تلفظ جا کبریتی در گویش ها و لهجه.

     

    معنی جا کبریتی

     

    قوطی کبریت.


    معنی جا کبریتی در فرهنگ فارسی

     

    ظرف کبریت.


    معنی جا کبریتی در لغت نامه دهخدا

     

    جاکبریتی. [ ک ِ ] ( اِ مرکب ) جائی که کبریت در آن نهند. ظرف کبریت. قوطی کبریت.


    پیشنهاد و نظر شما برای واژه جا کبریتی

    در بخش دیدگاه، نظر خودتان را درباره‌ی این مطلب بنویسید. اگر نقصی می‌بینید، سعی کنید مطلبمان را کامل کنید. و اگر پیشنهاد تازه‌ای دارید، پیشنهادتان را اضافه کنید.


    پیشنهاد ویژه برای مطالعه

    شعر مسافر سهراب سپهری

    شعر در دکان عدلتان معصومه شفیعی

    شعر آیریلیق بهزاد بیات فرد

    شعر پرنده ای در لوله ی تانک پوریا پلیکان

     

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *