معنی جازی به همراه کلمات هم قافیه، و برابر پارسی آن در فرهنگ لغت دهخدا، فرهنگ لغت معین، فرهنگ فارسی عمید، دانشنامه آزاد فارسی، تلفظ جازی در گویش ها و لهجه ها.
معنی جازی
کافی.
جازی در فرهنگ فارسی
نام اسبی است.
جازی در لغت نامه دهخدا
جازی. ( ع ص ) نعت فاعلی ازجزاء. کافی. بسنده : هذا رجل جازیک من رجل ؛ ای حسبک.( منتهی الارب ). جازیک من رجل ؛ یعنی مردی است کافی.
جازی. ( اِخ ) نام اسبی است. ( منتهی الارب ).
جازی. ( ص نسبی )منسوب به جاز. صاحب الانساب آرد: نسبتی است به شهری که آن را یزد نامند و از کوره های اصطخر باشد و شاید این نسبت به جاب برخلاف قیاس بود. ( الانساب سمعانی ).
جازی در گویش مازنی
/jaazi/ جهیزیه ی عروس.
پیشنهاد و نظر شما برای واژه جازی
در بخش دیدگاه، نظر خودتان را دربارهی این مطلب بنویسید. اگر نقصی میبینید، سعی کنید مطلبمان را کامل کنید. و اگر پیشنهاد تازهای دارید، پیشنهادتان را اضافه کنید.
پیشنهاد ویژه برای مطالعه
شعر برای روزنبرگ ها هوشنگ ابتهاج
17 جمله معروف محاکمه فرانتس کافکا – تکه کتاب
- جرس کاروان – از زندگانیم گله دارد جوانیم - فوریه 11, 2023
- ترانه جاودان – ای شاخ گل که در پی گلچین دوانیم - فوریه 11, 2023
- وحشی شکار – تا کی در انتظار گذاری به زاریم - فوریه 11, 2023