معنی جارگون به همراه کلمات هم قافیه، و برابر پارسی آن در فرهنگ لغت دهخدا، فرهنگ لغت معین، فرهنگ فارسی عمید، دانشنامه آزاد فارسی، تلفظ جارگون در گویش ها و لهجه ها.
معنی جارگون
پوست جوز بویا.
جارگون در فرهنگ عمید
پوست جوز بویا، بزباز، بسباسه.
جارگون در لغت نامه دهخدا
جارگون. ( اِ ) چیزی است که آن را بفارسی بزباز و به عربی بسباسه خوانند، گویند پوست جوز است و بعضی گویند گل و شکوفه جوز ( جوزبویا ) باشد.( برهان ) ( آنندراج ). نیز رجوع به دزی ج 1 ص 168 شود.
پیشنهاد و نظر شما برای واژه جارگون
در بخش دیدگاه، نظر خودتان را دربارهی این مطلب بنویسید. اگر نقصی میبینید، سعی کنید مطلبمان را کامل کنید. و اگر پیشنهاد تازهای دارید، پیشنهادتان را اضافه کنید.
پیشنهاد ویژه برای مطالعه
شعر دلم برای باغچه می سوزد فروغ فرخزاد
Latest posts by sahar (see all)
- جرس کاروان – از زندگانیم گله دارد جوانیم - فوریه 11, 2023
- ترانه جاودان – ای شاخ گل که در پی گلچین دوانیم - فوریه 11, 2023
- وحشی شکار – تا کی در انتظار گذاری به زاریم - فوریه 11, 2023