معنی جاروب کش

معنی جاروب کش

  • معنی جاروب کش به همراه کلمات هم قافیه، و برابر پارسی آن در فرهنگ لغت دهخدا، فرهنگ لغت معین، فرهنگ فارسی عمید، دانشنامه آزاد فارسی، تلفظ جاروب کش در گویش ها و لهجه ها.

     

    معنی جاروب کش

     

    جارو کننده.


    جاروب کش در فرهنگ فارسی

     

    ( صفت ) کسی که کار وی جاروب کشیدن است جارو کننده .


    جاروب کش در لغت نامه دهخدا

     

    جاروب کش. [ ک َ / ک ِ ] ( نف مرکب ) کناس و فراش. ( آنندراج ). آنکه جاروب کند. جاروب کننده. کسی که عمل وی جاروب کشیدن است. جاروکش :
    پیوسته دلم صاف ز گرد خط یار است
    جاروب کش خانه آئینه غبار است.
    ملاطاهر غنی ( از آنندراج ).


    پیشنهاد و نظر شما برای واژه جاروب کش

    در بخش دیدگاه، نظر خودتان را درباره‌ی این مطلب بنویسید. اگر نقصی می‌بینید، سعی کنید مطلبمان را کامل کنید. و اگر پیشنهاد تازه‌ای دارید، پیشنهادتان را اضافه کنید.


    پیشنهاد ویژه برای مطالعه

    شعر یواش یواش

    شعر مانلی نیما یوشیج

    شعر سئوگیلی

    شعر دلم برای باغچه می سوزد فروغ فرخزاد

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *