معنی جاروب کردن

معنی جاروب کردن

  • معنی جاروب کردن به همراه کلمات هم قافیه، و برابر پارسی آن در فرهنگ لغت دهخدا، فرهنگ لغت معین، فرهنگ فارسی عمید، دانشنامه آزاد فارسی، تلفظ جاروب کردن در گویش ها و لهجه ها.

     

    معنی جاروب کردن

     

    تمیز کردن .


    جاروب کردن در فرهنگ فارسی

     

    ( مصدر ) روفتن جایی را جاروب زدن جاروب کشیدن .


    جاروب کردن در لغت نامه دهخدا

     

    جاروب کردن. [ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) رُفتن جایها. جاروب زدن. جاروب کشیدن : و قالی تکانیدن و جاروب کردن متعلق به سرایدار است. ( تذکرة الملوک چ 2 ص 32 ). رجوع به جاروب زدن و جاروب کشیدن شود.


    فارسی به عربی

     

    تفتیش , مکنسة.


    مترادف ها

     

    scavenge (فعل)
    تمیز کردن، جاروب کردن، تنظیف کردن، در اشغال کاوش کردن، سپوری کردن
    sweep (فعل)
    رفتن، زدودن، جاروب کردن، روبیدن، روفتن، بسرعت گذشتن از، از این سو بان سو حرکت دادن
    broom (فعل)
    جاروب کردن
    wisp (فعل)
    تمیز کردن، جاروب کردن، بصورت حلقه در اوردن
    whisk (فعل)
    جاروب کردن، ماهوت پاک کن زدن، راندن، پراندن، تند زدن


    پیشنهاد و نظر شما برای واژه جاروب کردن

    در بخش دیدگاه، نظر خودتان را درباره‌ی این مطلب بنویسید. اگر نقصی می‌بینید، سعی کنید مطلبمان را کامل کنید. و اگر پیشنهاد تازه‌ای دارید، پیشنهادتان را اضافه کنید.


    پیشنهاد ویژه برای مطالعه

    شعر یواش یواش

    شعر مانلی نیما یوشیج

    شعر سئوگیلی

    شعر دلم برای باغچه می سوزد فروغ فرخزاد

     

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *