معنی جاحس به همراه کلمات هم قافیه، و برابر پارسی آن در فرهنگ لغت دهخدا، فرهنگ لغت معین، فرهنگ فارسی عمید، دانشنامه آزاد فارسی، تلفظ جاحس در گویش ها و لهجه.
معنی جاحس
خراش کننده پوست.
معنی جاحس در لغت نامه دهخدا
جاحس. [ ح ِ ] ( ع ص ) درآینده در چیزی. ( از منتهی الارب ). داخل. ( از تاج العروس ). || خراشنده پوست.( از منتهی الارب ). و رجوع به تاج العروس شود. || قاتل. کشنده : جَحَس فلاناً؛ کشت او را. ( منتهی الارب ). و رجوع به تاج العروس و رجوع به جاحش شود.
پیشنهاد و نظر شما برای واژه جاحس
در بخش دیدگاه، نظر خودتان را دربارهی این مطلب بنویسید. اگر نقصی میبینید، سعی کنید مطلبمان را کامل کنید. و اگر پیشنهاد تازهای دارید، پیشنهادتان را اضافه کنید.
پیشنهاد ویژه برای مطالعه
ضمیر ناخودآگاه چیست و مدل ساختاری شخصیت
Latest posts by sahar (see all)
- جرس کاروان – از زندگانیم گله دارد جوانیم - فوریه 11, 2023
- ترانه جاودان – ای شاخ گل که در پی گلچین دوانیم - فوریه 11, 2023
- وحشی شکار – تا کی در انتظار گذاری به زاریم - فوریه 11, 2023