معنی جائذ

معنی جائذ

  • معنی جائذ به همراه کلمات هم قافیه، و برابر پارسی آن در فرهنگ لغت دهخدا، فرهنگ لغت معین، فرهنگ فارسی عمید، دانشنامه آزاد فارسی، تلفظ جائذ در گویش ها و لهجه.

     

    معنی جائذ

     

    جرعه نوشنده آب.


    معنی جائذ در فرهنگ فارسی

     

    بر دهان خورنده آب.


    معنی جائذ در لغت نامه دهخدا

     

    جائذ. [ ءِ ] ( ع ص ) ازج َءذ. بر دهان خورنده آب و مانند آن. ( منتهی الارب ). جرعه نوشنده آب. ( از تاج العروس ) ( قطر المحیط ).


    پیشنهاد و نظر شما برای واژه جائذ

    در بخش دیدگاه، نظر خودتان را درباره‌ی این مطلب بنویسید. اگر نقصی می‌بینید، سعی کنید مطلبمان را کامل کنید. و اگر پیشنهاد تازه‌ای دارید، پیشنهادتان را اضافه کنید.


    پیشنهاد ویژه برای مطالعه

    شعر مسافر سهراب سپهری

    شعر در دکان عدلتان معصومه شفیعی

    شعر آیریلیق بهزاد بیات فرد

    شعر پرنده ای در لوله ی تانک پوریا پلیکان

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *