معنی تئودوز اول

معنی تئودوز اول

  • معنی تئودوز اول به همراه کلمات هم قافیه، و برابر پارسی آن در فرهنگ لغت دهخدا، فرهنگ لغت معین، فرهنگ فارسی عمید، دانشنامه آزاد فارسی، تلفظ معنی تئودوز اول در گویش ها و لهجه.

    معنی تئودوز اول

    معنی تئودوز اول : امپراتور روم, فلاویوس.

    كلمات هم قافیه با  تئودوز اول:گاز خردل ,پیمان گسل ,زنبور عسل ,شانه عسل ,کوزه عسل ,مهرگسل ,دررفتگی مفصل,چهار نعل , ,چوب,زیر بغل ,زیر بغل ,اهل منقل ,قانون حداقل ,خوش هیکل ,قوی هیکل


     

    معنی تئودوز اول در لغت نامه دهخدا

    تئودوز اول. [ ت ِ ءُ دُ زِ اَوْ وَ ] ( اِخ ) فلاویوس. تئودوز ( تئودوسیوس ) بزرگ ، امپراتور روم که در سال 346 م. در «کوکا» ( اسپانی ) متولد شد و بسال 395 در حوالی میلان درگذشت. ابتدا در خدمت پدرش کنت تئودوز بفرماندهی «مزی » رسید ولی پس از محکومیت پدر چندی خانه نشین شد، پس ازسه سال «گراتین » فرماندهی سپاهی را به وی واگذاشت در این دوران موفقیت های بزرگی نصیب وی شد. در سال 380 م. به دین مسیح درآمد و غسل تعمید یافت و از آن پس در زمره قهرمانان کاتولیک بشمار آمد و علیه دشمنان آنان کوشش های مؤثری کرد و در امور کشوری پیشرفت های شایان توجهی بدست آورد و با خواهر والانتینین ازدواج کرد. در هنگام غیبت برادرزن خود مدت سه سال حکومت کرد و پس از کشته شدن وی مالک الرقاب شرق و غرب شد.


     

    پیشنهاد و نظر شما برای معنی تئودوز اول

    در بخش دیدگاه، نظر خودتان را درباره‌ی این مطلب بنویسید. اگر نقصی می‌بینید، سعی کنید مطلبمان را کامل کنید. و اگر پیشنهاد تازه‌ای دارید، پیشنهادتان را اضافه کنید.

     


     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه

    معنی تئودریک

    شعری از آیدا دانشمندی

    شعر آن سر این جنازه را بگیر پوریا پلیکان

    معنی تئودور

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    ستایش
    Latest posts by ستایش (see all)

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *