با جبان

معنی با جبان

  • معنی با جبان به همراه کلمات هم قافیه، و برابر پارسی آن در فرهنگ لغت دهخدا، فرهنگ لغت معین، فرهنگ فارسی عمید، دانشنامه آزاد فارسی، تلفظ با جبان در گویش ها و لهجه ها.

     

    معنی با جبان

     

    باج گیر.

     


     

    معنی با جبان در فرهنگ فارسی

     

    ( صفت اسم ) ۱ – باج گیرنده باج ستان ۲ – متصدی گرفتن باج.

     


     

    معنی با جبان در لغتنامه دهخدا

     

    باجبان. ( ص مرکب ، اِ مرکب )باجگیر. باج گیرنده که عبارت از صاحب باج است. کالرصد الذی علی طریق القافلة؛ بمانند باجبان که بسر راه باشد. ( فتوح البلدان ص 411 س 11): مرصاد و مرصد جای رصد باشد که باجبان بایستد. ( فتوح البلدان ص 257 س 13). باج گیرنده که عبارت از صاحب باج است. ( آنندراج ).

     


     

    پیشنهاد و نظر شما برای معنی با جبان

    در بخش دیدگاه، نظر خودتان را درباره‌ی این مطلب بنویسید. اگر نقصی می‌بینید، سعی کنید مطلبمان را کامل کنید. و اگر پیشنهاد تازه‌ای دارید، پیشنهادتان را اضافه کنید.

     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه

    نامه های احمد شاملو به آیدا

    اشعار نیما یوشیج

    گلچین اشعار عاشقانه فروغ فرخزاد

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    بهاره خدابنده
    Latest posts by بهاره خدابنده (see all)

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *