معني دائر به همراه کلمات هم قافیه، و برابر پارسی آن در فرهنگ لغت دهخدا، فرهنگ لغت معین، فرهنگ فارسی عمید، دانشنامه آزاد فارسی، تلفظ دائر در گویش ها و لهجه ها.
معني دائر
معنی : گردش کننده ؛ رایج متداول معمول.
کلمات هم قافیه با دائر
هم قافیه : بایر ، تایر ، سایر.
دائر در لغت نامه دهخدا
دائر. [ءِ ] ( ع ص ) گِردگَرد. گردنده. گردان. گردش کننده. ( آنندراج ). || صاحب کشاف اصطلاحات الفنون آرد: نزد اهل هیئت قوسی از مدار روزانه ستاره را نامندکه در میان مرکز ستاره و دائره افق قرار دارد و عبدالعلی بیرجندی در هیئت فارسی گفته است : و از مدار یومی کوکب آنچه میان مرکز کواکب و افق واقع شود آن رادائر گویند – انتهی. و آن بر دو قسم است : دائر شبانه و دائر روزانه و هر یک نیز بر دو بخش است : دائر گذشته و دائر باقی که دایر آینده نیز گویند. و رجوع به کشاف اصطلاحات الفنون و تفصیل آن شود. || مقابل بایر: زمینی دائر؛ زیر کشت که در آن کشت شود. مقابل زمین بایر، ناکشته. و نیز رجوع به دایر شود.
دائر در فرهنگ فارسی
( اسم صفت ) ۱ – گردنده دور افتاده . ۲ – آباد معمور مقابل بایر . ۳ – رایج متداول معمول . ۴ – گردان چرخنده ( کارش دایر شد ) ( مدرسه دایر است ) . ۵ – متعلق و وابسته .
گرد گرد . گردنده
دائر در واژه نامه بختیاریکا
بِکار
دائر در فرهنگ عمید
=دایر
دائر در جدول کلمات
برقرار ، آباد
پیشنهاد و نظر شما برای معني دائر
در بخش دیدگاه، نظر خودتان را دربارهی این مطلب بنویسید. اگر نقصی میبینید، سعی کنید مطلبمان را کامل کنید. و اگر پیشنهاد تازهای دارید، پیشنهادتان را اضافه کنید.
پیشنهاد ویژه برای مطالعه
شعر عاشقانه علی باقری خورآبادی
شعر قصه رنگ پریده خون سرد نیما یوشیج
- 80 – نکیسا بر طریقی کان صنم خواست – غزل گفتن نکیسا از زبان شیرین - جولای 17, 2023
- 79 – همان صاحب سخن پیر کهن سال – پشیمان شدن شیرین از رفتن خسرو - جولای 17, 2023
- 78 – شباهنگام کاهوی ختن گرد – بازگشتن خسرو از قصر شیرین - جولای 17, 2023