چو شیرین را قصر آورد شاپور

33 – چو شیرین را ز قصر آورد شاپور – باز آوردن شاپور شیرین را پیش مهین بانو

  • شعر چو شیرین را ز قصر آورد شاپور نظامی – خسرو و شیرین 33

    باز آوردن شاپور شیرین را پیش مهین بانو

     

    چو شیرین را ز قصر آورد شاپور

    ملک را یافت از میعادگه دور

     

    فرود آوردش از گلگون رهوار

    به گلزار مهین بانو دگر بار

     

    چمن را سرو داد و روضه را حور

    فلک را آفتاب و دیده را نور

     

    پرستاران و نزدیکان و خویشان

    که بودند از پی شیرین پریشان

     

    چو دیدندش زمین را بوسه دادند

    زمین گشتند و در پایش فتادند

     

    بسی شکر و بسی شکرانه کردند

    جهانی وقف آتش‌خانه کردند

     

    مهین بانو نشاید گفت چون بود

    که از شادی ز شادروان برون بود

     

    چو پیری کو جوانی باز یابد

    بمیرد زندگانی باز یابد

     

    سرش در بر گرفت از مهربانی

    جهان از سر گرفتش زندگانی

     

    نه چندان دلخوشی و مهر دادش

    که در صد بیت بتوان کرد یادش

     

    ز گنج خسروی و ملک شاهی

    فدا کردش که می‌کن هرچه خواهی

     

    شکنج شرم در مویش نیاورد

    حدیث رفته بر رویش نیاورد

     

    چو می‌دانست کان نیرنگ‌سازی

    دلیلی روشن است از عشق‌بازی

     

    دگر کز شه نشانها بود دیده

    وزان سیمین‌بران لختی شنیده

     

    سر خم بر می جوشیده می‌داشت

    به گل خورشید را پوشیده می‌داشت

     

    دلش می‌داد تا فرمان پذیرد

    قوی‌دل گردد و درمان پذیرد

     

    نوازش‌های بی‌اندازه کردش

    همان عهد نخستین تازه کردش

     

    همان هفتاد لعبت را بدو داد

    که تا بازی کند با لعبتان شاد

     

    دگر ره چرخ لعبت‌باز دستی

    به بازی برد با لعبت‌پرستی

     

    چو شیرین باز دید آن دختران را

    ز مه پیرایه داد آن اختران را

     

    همان لهو و نشاط اندیشه کردند

    همان بازار پیشین پیشه کردند

     

    باز آوردن شاپور شیرین را پیش مهین بانو خسرو و شیرین نظامی گنجوی

    لازم به ذکر است که نام این بخش از منظومه‌ی خسرو و شیرین «باز آوردن شاپور شیرین را پیش مهین بانو» است.

     

    از آرشیوهای مشابه دیدن کنید:

    نظامی گنجوی خسرو و شیرین قالب: مثنوی وزن شعر: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)

     

    در صورتی که در متن بالا، معنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".


     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه

    شعر ساعت اعدام احمد شاملو

    اشعار سهراب سپهری

    شعر قلبت را می‌برم ای.ای.کامینگز

    شعر چون دید پدر که دردمند است نظامی

     

    شعر چو شیرین را ز قصر آورد شاپور اثر کیست؟

    این شعر اثر نظامی است.

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    دانلود اپلیکیشن «شعر و مهر»

    دانلود اپلیکیشن «شعر و مهر»