فقط یک پرنده بود

شعر پرنده فقط یک پرنده بود

  • شعر پرنده فقط یک پرنده بود

    پرنده گفت : ( چه بویی ، چه آفتابی ، آه
    بهار آمده است
    و من به جستجوی جفت خویش خواهم رفت. )

    پرنده از لب ایوان
    پرید ، مثل پیامی پرید و رفت
    پرنده کوچک بود
    پرنده فکر نمی کرد
    پرنده روزنامه نمی خواند
    پرنده قرض نداشت
    پرنده آدم ها را نمی شناخت
    پرنده روی هوا
    و بر فراز چراغ های خطر
    در ارتفاع بی خبری می پرید
    و لحظه های آبی را
    دیوانه وار تجربه می کرد

    پرنده ، آه ، فقط یک پرنده بود

     

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    بهاره خدابنده
    Latest posts by بهاره خدابنده (see all)

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    دانلود اپلیکیشن «شعر و مهر»

    دانلود اپلیکیشن «شعر و مهر»