مرا داد گل پیشرس خبر

مرا داد گل پیشرس خبر – بهاریه

  • شعر مرا داد گل پیشرس خبر – بهاریه ملک الشعرا بهار 

     

    مرا داد گل پیشرس خبر

    که نوروزرسد هفتهٔ دگر

     

    مرا گفت گذر کن سوی شمال

    که من نیز بدان‌جا کنم گذر

     

    چو فارغ شوم از کار نیمروز

    شتابم به سوی ملک باختر

     

    به لشکرگه اسفندیار نیو

    به دعوتگه زردشت نامور

     

    ز من بخش بهر بوم و بر نوبد

    ز من برسوی هر گلستان خبر

     

    بگو تا نهلد آفتاب هیچ

    ز آثار غم‌انگیز دی اثر

     

    همان باد بروبد به کوه و دشت

    خس و خار و پلیدی ز رهگذر

     

    همان ابر فشاند به راه ما

    گلاب خوش و مشگ و عبیرتر

     

    بگو نرگس بیمار را که هان

    ز یغمای زمستان مکن حذر

     

    که از عدل من ایمن توان غنود

    به هرگلشن‌، در زیر هر شجر

     

    هم از راه به راهی توان گذشت

    به سر بر طبق سیم و جام زر

     

    کنون همره خرم بهار، من

    کنم ازگل وسرو و سمن حشر

     

    فراز آیم و سازم به باغ‌، بزم

    گشایم ز نشاط و سرور در

     

    بگو بلبل خاموش را که خیز

    یکی منقبت نغزکن زبر

     

    کزین پس به‌ دو سه هفته سرخ گل

    رسد با رخ خوی کرده از سفر

     

    بسان رخ زوار شاه طوس

    رضا پاک سلیل پیامبر

     

    مه برج رسالت که صیت اوست

    چو مه پاک و چو خورشید مشتهر

     

    اگر دنیویئی سوی او گرای

    وگر اخرویئی سوی او گذر

     

    که بر خوان عمیم ولایتش

    نعیم دو جهانست ما حضر

     

     

    مطالب بیشتر در:

    ملک الشعرا بهار

     

    شعر مشروطه

     

    وزن شعر: مفاعیل فعولن مفاعلن

     

    قالب شعر: قصیده

     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه 

    هر سه مقابل پنجره ایستاده بودند – نمی‌دانم چه کسی صاحب من است؟

    دانلود آهنگ عزیز بشین به کنارم روزبه نعمت الهی + پخش آنلاین

    زن در شعر

    حق‌پرستان سلف‌، کاری نمایان کرده‌اند

     

     

    در صورتی که در متن بالا، میاد باد آن عهد کم بندی به پای اندر نبود عنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".


     

    مرا داد گل پیشرس خبر

    شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «مرا داد گل پیشرس خبر که نوروزرسد هفتهٔ دگر مرا گفت گذر کن سوی شمال که من نیز بدان‌جا کنم گذر» آیا با این سطرها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز می‌توانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذاب‌تر و زیباتر باشد؟ به طور یقین ملک الشعرا بهار که از شاعران مهم دوره مشروطه است دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این سطر ها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای ملک الشعرا بهار  بودید، این شعر را چگونه شروع می‌کردید؟ و به جای سطر های پایانی یعنی : «اگر دنیویئی سوی او گرای وگر اخرویئی سوی او گذر که بر خوان عمیم ولایتش نعیم دو جهانست ما حضر» از چه سطر هایی استفاده می‌کردید؟

    شعر بهاریه ملک الشعرا بهار

    دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاه‌ها برای شعر بهاریه ملک الشعرا بهار بنویسید. اگر از شعر لذت برده‌اید، بنویسید که چرا لذت برده‌اید و اگر لذت نبرده‌اید، دلیل آن را بنویسید.

    اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان می‌شنویم.

    اگر عکس‌نوشته‌ای با این شعر درست کرده‌اید، در بخش دیدگاه‌ها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.

    پیشنهاد می‌کنیم، این شعر را با صدای خودتان ضبط کنید و در بخش دیدگاه، فایل صدایتان را اضافه کنید تا در سایت منتشر شود.

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *