مرا بود به دیدار تو زین پیش وصالی

مرا بود به دیدار تو زین پیش وصالی _ 95

  • شعر مرا بود به دیدار تو زین پیش وصالی _ غزل95 – ملک الشعرا بهار 

     

    مرا بود به دیدار تو زین پیش وصالی

    تو را بود به جای من غنجی و دلالی

     

    مرا نیست ز هجر تو سوی وصل تو راهی

    کسی رانبود ره ز وقوعی به محالی

     

    مرا گر سخن وصل تو پیش آید روزی

    چنانست که پیش آید خوابی و خیالی

     

    کجا روشن ماهی بود او راست محاقی

    کجا تافته نجمی بود او راست وبالی

     

    تو آن تافته نجمی که تو را نیست غروبی

    تو آن روشن ماهی که تو را نیست زوالی

     

    بود روی تو از حسن چو افروخته ماهی

    بود پشت من از رنج چو خمیده هلالی

     

    ز بس مویه، ندانند مرا خلق ز مویی

    ز بس ناله‌، ندانند مرا خلق ز نالی

     

    نگاری به نگاهی دل من برد که باشد

    نگاهیش به ماهی و وصالیش به سالی

     

    بتی چون به سپهر اندر افروخته نجمی

    نگاری چو به باغ اندر بالنده نهالی

     

    خرامنده چنانست که در باغ تذروی

    گرازنده چنانست که در دشت غزالی

     

    به‌رغم دل عشاق درآمیخته گیتی

    عتابی به نویدی و فراقی به وصالی

     

     

    مطالب بیشتر در:

    ملک الشعرا بهار

     

    شعر مشروطه

     

    وزن شعر: مفاعیل مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن مکفوف محذوف)

     

    قالب: غزل

     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه 

    عشق و نفرت فردی و اجتماعی در آثار

    چو گل بیش ندهم سران را صداعی – ۲۱۷

    تو اگر خامی و ما سوخته‌، توفیر بسی است _ 23

    گهی با دزد افتد کار و گاهی با عسس ما را _ 3

     

    در صورتی که در متن بالا، میاد باد آن عهد کم بندی به پای اندر نبود عنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".


    مرا بود به دیدار تو زین پیش وصالی

    شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «مرا بود به دیدار تو زین پیش وصالی تو را بود به جای من غنجی و دلالی مرا نیست ز هجر تو سوی وصل تو راهی کسی رانبود ره ز وقوعی به محالی» آیا با این سطرها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز می‌توانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذاب‌تر و زیباتر باشد؟ به طور یقین ملک الشعرا بهار که از شاعران مهم دوره مشروطه است دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این سطر ها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای ملک الشعرا بهار  بودید، این شعر را چگونه شروع می‌کردید؟ و به جای سطر های پایانی یعنی : «خرامنده چنانست که در باغ تذروی گرازنده چنانست که در دشت غزالی به‌رغم دل عشاق درآمیخته گیتی عتابی به نویدی و فراقی به وصالی» از چه سطر هایی استفاده می‌کردید؟

    شعر مرا بود به دیدار تو زین پیش وصالی ملک الشعرا بهار

    دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاه‌ها برای شعر مرا بود به دیدار تو زین پیش وصالی ملک الشعرا بهار بنویسید. اگر از شعر لذت برده‌اید، بنویسید که چرا لذت برده‌اید و اگر لذت نبرده‌اید، دلیل آن را بنویسید.

    اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان می‌شنویم.

    اگر عکس‌نوشته‌ای با این شعر درست کرده‌اید، در بخش دیدگاه‌ها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.

    پیشنهاد می‌کنیم، این شعر را با صدای خودتان ضبط کنید و در بخش دیدگاه، فایل صدایتان را اضافه کنید تا در سایت منتشر شود.

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *