دانلود دکلمه صوتی شعر متناسبند و موزون حرکات دلفریبت سعدی – غزل 29 + پخش آنلاین، متن کامل، معنی و تفسیر. متوجه است با ما سخنان بیحسیبت چو نمیتوان صبوری ستمت کشم ضروری.
شعر متناسبند و موزون حرکات دلفریبت – غزل 29 – سعدی
متناسبند و موزون حرکات دلفریبت
متوجه است با ما سخنان بیحسیبت
چو نمیتوان صبوری ستمت کشم ضروری
مگر آدمی نباشد که برنجد از عتیبت
اگرم تو خصم باشی نروم ز پیش تیرت
وگرم تو سیل باشی نگریزم از نشیبت
به قیاس در نگنجی و به وصف در نیایی
متحیرم در اوصاف جمال و روی و زیبت
اگرم برآورد بخت به تخت پادشاهی
نه چنان که بنده باشم همه عمر در رکیبت
عجب از کسی در این شهر که پارسا بماند
مگر او ندیده باشد رخ پارسافریبت
تو برون خبر نداری که چه میرود ز عشقت
به درآی اگر نه آتش بزنیم در حجیبت
تو درخت خوبمنظر همه میوهای ولیکن
چه کنم به دست کوته که نمیرسد به سیبت
تو شبی در انتظاری ننشستهای چه دانی
که چه شب گذشت بر منتظران ناشکیبت
تو خود ای شب جدایی چه شبی بدین درازی
بگذر که جان سعدی بگداخت از نهیبت
از آرشیوهای مشابه دیدن کنید:
سعدی قالب: غزل وزن شعر: فعلات فاعلاتن فعلات فاعلاتن (رمل مثمن مشکول)
متناسبند و موزون حرکات دلفریبت صوتی
پلیر زیر چند دکلمه ی صوتی شعر متناسبند و موزون حرکات دلفریبت سعدی است. این قطعهها توسط حمیدرضا محمدی، محسن لیلهکوهی، سعیده تهرانینسب ، سهیل قاسمی و پری ساتکنی عندلیب خوانده شدهاند.
در صورتی که در متن بالا، معنای واژهای برایتان ناآشنا میآمد، میتوانید در جعبهی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهیست که برخی واژهها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شدهاند. شما باید هستهی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیکترین پاسخ برسید. اگر واژهای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاهها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.
لیست واژهها (تعداد کل: 36,098)
آ
(حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".
پیشنهاد ویژه برای مطالعه
گلچین اشعار عاشقانه ی فروغ فرخزاد
شعر ما را همه شب نمیبرد خواب سعدی – غزل 26
دانلود آهنگ بعد ما شروین حاجی پور
معنی متناسبند و موزون حرکات دلفریبت
متناسبند و موزون حرکات دلفریبت متوجه است با ما سخنان بیحسیبت
تمام رفتارهای دلربای تو در خور و متعادل و خوش آهنگ است و روی سخنان بی حساب تو با ماست.
[موزون= سنجیده و متعادل، زیبا / حسیب= ممال حساب].
معنی چو نمیتوان صبوری ستمت کشم ضروری
چو نمیتوان صبوری ستمت کشم ضروری مگر آدمی نباشد که برنجد از عتیبت
چون شکیبایی از تو ممکن نیست، ناگزیر جفایت را تحمّل می کنم زیرا آن کسی که از ملامت تو آزرده شود البته آدمی نیست.
[مگر= همانا، به تحقیق / عتیب= سرزنش و ملامت].
معنی اگرم تو خصم باشی نروم ز پیش تیرت
اگرم تو خصم باشی نروم ز پیش تیرت وگرم تو سیل باشی نگریزم از نشیبت
اگر تو دشمن من باشی، خود را از پیشت کنار نمی کشم و چنانچه جریان سیلی را به جانم روان کنی، از برابر آن سیل به بلندی نمی گریزم.
[نشیب= شیب و سرازیری].
معنی به قیاس در نگنجی و به وصف در نیایی
به قیاس در نگنجی و به وصف در نیایی متحیرم در اوصاف جمال و روی و زیبت
به سنجش درنمی آیی و توصیف ناپذیری، من در بیان توصیف زیبایی تو و چهره ات و زیور و آرایشت درمانده و حیرانم.
[قیاس= مقایسه، سنجش / زیب= زینت و زیبایی].
معنی اگرم برآورد بخت به تخت پادشاهی
اگرم برآورد بخت به تخت پادشاهی نه چنان که بنده باشم همه عمر در رکیبت
اگر بخت و اقبال مرا به تختِ فرمانروایی نشانده، این پادشاهی آن قدر برایم ارزشمند نیست که همۀ عمر در رکابت باشم.
[رکیب= حلقه آهنی که بر دو سوی زین آویخته است و سوار پای در آن حلقه استوار کند (لغت نامه) / در رکاب بودن= کنایه از بنده و فرمانبر و همراه و ملازم بودن].
معنی عجب از کسی در این شهر که پارسا بماند
عجب از کسی در این شهر که پارسا بماند مگر او ندیده باشد رخ پارسافریبت
از کسی که در این شهر پرهیزگار بماند در شگفتم، زیرا او حتماََ چهرۀ عابدفریب تو را ندیده است تا دست از زهد و پارسایی بشوید.
[مگر= کلمه استثنا به معنی اِلّا، به غیر].
معنی تو برون خبر نداری که چه میرود ز عشقت
تو برون خبر نداری که چه میرود ز عشقت به درآی اگر نه آتش بزنیم در حجیبت
تو نمی دانی که در بیرون سرایت در اثر عشق تو چه روی می دهد و عشّاق چه می کنند . بیرون بیا، وگرنه حجاب و پرده ای را که مانع از دیدار توست، به آتش می کشیم.
[به در آمدن = ظاهر گشتن، نمایان شدن / حجیب= حجاب، پرده].
معنی تو درخت خوبمنظر همه میوهای ولیکن
تو درخت خوبمنظر همه میوهای ولیکن چه کنم به دست کوته که نمیرسد به سیبت
ای محبوب من که بسانِ درختی زیبا و پر میوه ای، چه کنم که دستانم کوتاه است و توانِ چیدن میوه ای از درخت قامتت نصیبم نمی شود.
[خوب منظر= خوش سیما، خوب رو / لیکن= امّا، ولی].
معنی تو شبی در انتظاری ننشستهای چه دانی
تو شبی در انتظاری ننشستهای چه دانی که چه شب گذشت بر منتظران ناشکیبت
تو هیچ شبی را در انتظار محبوبی بیدار ننشسته ای تا بدانی که منتظران ناشکیبای تو درازای شب را چگونه سپری می سازند.
معنی تو خود ای شب جدایی چه شبی بدین درازی
تو خود ای شب جدایی چه شبی بدین درازی بگذر که جان سعدی بگداخت از نهیبت
ای شبِ فراق، چه شبی هستی که این قدر دیر می پایی و پایان نمی پذیری؟ سپری شو که جان سعدی از بیم پایان ناپذیریی ات گداخت و ذوب شو.
[گداختن= سوختن و ذوب شدن / نهیب= بیم و هراس / جان گداختن= کمال بی قراری و ناآرامی و عاشقی].
دیدگاه کاربران دربارهی غزل متناسبند و موزون حرکات دلفریبت سعدی
بهروز میگوید:
بیت هفتم -تو برون در خبر نداری…- مرا به یاد این ابیات از عراقی انداخت:
به طواف کعبه رفتم به حرم رهم ندادند
که برون در چه کردی؟ که درون خانه آیی؟
در دیر میزدم من، که یکی ز در در آمد
که : درآ، درآ، عراقی، که تو خاص از آن مایی.
معنی غزل متناسبند و موزون حرکات دلفریبت سعدی چیست؟
تمام رفتارهای دلربای تو در خور و متعادل و خوش آهنگ است و روی سخنان بی حساب تو با ماست.
[موزون= سنجیده و متعادل، زیبا / حسیب= ممال حساب].
شعر متناسبند و موزون حرکات دلفریبت اثر کیست؟
این شعر اثر سعدی شیرازی است.
- هفتهای میرود از عمر و به ده روز کشید – 273 - ژوئن 12, 2023
- آن که نقشی دیگرش جایی مصور میشود – 272 - ژوئن 12, 2023
- بخت این کند که رای تو با ما یکی شود – 271 - ژوئن 11, 2023