شعر قرین هجرم و آن ماه دلستان در پیش نیما یوشیج
قرین هجرم و آن ماه دلستان در پیش
تن شکسته چه سازد به یک جهان در پیش
به گوشه ی قفسم داغ از غمی که چرا
بهار روی نموده است و بوستان در پیش
مرا به هیچ مخر ای نگاه مست که من
در این معامله دارم به نقد جان در پیش
چو عمر و نعمت با تو است شفقتی ای مه
که عمر و نعمت باشند بی ضمان در پیش
ز جای رفتم از این حرف کان حریفم گفت
چه خوش بود که بود یار بی گمان در پیش
من از حکایت خود تنگ عرصه ام ورنه
چو دیگران همه بودم غزل روان در پیش
در این مقام دلم دوش گفت ای نیما
زره مپیچ که راه است بیکران در پیش
به هر زبان که سرائی به یاد او بسرای
ترا شناسد آن ماه مهربان در پیش
قالب شعر: غزل
در صورتی که در متن بالا، معنای واژهای برایتان ناآشنا میآمد، میتوانید در جعبهی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهیست که برخی واژهها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شدهاند. شما باید هستهی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیکترین پاسخ برسید. اگر واژهای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاهها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.
مطالب بیشتر در:
دیدگاه شما برای شعر قرین هجرم و آن ماه دلستان در پیش نیما
دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاهها برای شعر قرین هجرم و آن ماه دلستان در پیش نیما یوشیج بنویسید.
اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان میشنویم.
اگر عکسنوشتهای با این شعر درست کردهاید، در بخش دیدگاهها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.
پیشنهاد میکنیم، این شعر را با صدای خودتان ضبط کنید و در بخش دیدگاه، فایل صدایتان را اضافه کنید تا در سایت منتشر شود.
برای ورود به اینستاگرام نیما یوشیج اینجا کلیک کنید
پیشنهاد ویژه برای نیما یوشیج:
کتابهای نیما یوشیج:
مجموعه کامل اشعار نیما یوشیج
درباره هنر شعر و شاعری نیما یوشیج
یادداشت های روزانه نیما یوشیج
- اوزان و بحرهای شعر فارسی - سپتامبر 24, 2023
- اشعار، ترجمهها و نقدهای احمد شاملو - سپتامبر 13, 2023
- اشعار احمد شاملو + بیوگرافی - سپتامبر 10, 2023