شعر قرین هجرم و آن ماه دلستان در پیش نیما یوشیج

قرین هجرم و آن ماه دلستان در پیش

  • شعر قرین هجرم و آن ماه دلستان در پیش نیما یوشیج

     

    قرین هجرم و آن ماه دلستان در پیش

    تن شکسته چه سازد به یک جهان در پیش

     

    به گوشه ی قفسم داغ از غمی که چرا

    بهار روی نموده است و بوستان در پیش

     

    مرا به هیچ مخر ای نگاه مست که من

    در این معامله دارم به نقد جان در پیش

     

    چو عمر و نعمت با تو است شفقتی ای مه

    که عمر و نعمت باشند بی ضمان در پیش

     

    ز جای رفتم از این حرف کان حریفم گفت

    چه خوش بود که بود یار بی گمان در پیش

     

    من از حکایت خود تنگ عرصه ام ورنه

    چو دیگران همه بودم غزل روان در پیش

     

    در این مقام دلم دوش گفت ای نیما

    زره مپیچ که راه است بیکران در پیش

     

    به هر زبان که سرائی به یاد او بسرای

    ترا شناسد آن ماه مهربان در پیش

    قالب شعر: غزل

     

    در صورتی که در متن بالا، معنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    آب

    [ په. ] (اِ.) مایعی است شفاف، بی طعم و بی بو، مرکب از دو عنصر اکسیژن و ئیدروژن ؛ o 2 H، در باور قدما یکی از چهار عنصر «آب، آتش، باد، خاک» محسوب می‌شده. معانی کنایی آب:
    ۱- آبرو.
    ۲- جلا، درخشندگی.
    ۳- رونق.
    ۴- اشک.
    ۵- عرق.
    ۶- نازکی.
    ۷- شادابی.
    ۸- زیبایی و شکوه.
    ۹- مَنی، نطفه.
    ۱۰ - ارج، قیمت.
    ۱۱ - پیشاب، ادرار.
    ۱۲ - عصاره، شیره.
    ۱۳ - رود، نهر.
    ۱۴ - بزاق، آب دهان. ؛ ~در هاون کوبیدن کار بیهوده کردن. ؛ ~از ~ تکان نخوردن ک نایه از: آرام بودن اوضاع و احوال. ؛ ~ از دست نچکیدن کنایه از: نهایت خست و پول دوستی. ؛ ~ از سر گذشتن بی فایده شدن چاره و تدبیر. ؛ ~ از دریا بخشیدن از دیگران مایع گذاشتن، از حساب دیگران بخشیدن. ؛ ~بر در کسی ریختن خدمت آن کس را کردن. ؛ ~ پاکی روی دست کسی ریختن اتمام حجت کردن، حرف آخر را زدن. ؛ ~زیر پوست کسی رفتن کنایه از: چاق شدن. ؛ از ~ گل آلود ماهی گرفتن از وضع آشفته سوء استفاده کردن. ؛~ از چیزی خوردن از آن چیز بهره مند شدن.

    مطالب بیشتر در:

    نیما یوشیج

    اشعار نیما یوشیج

     

    دیدگاه شما برای شعر قرین هجرم و آن ماه دلستان در پیش نیما

    دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاه‌ها برای شعر قرین هجرم و آن ماه دلستان در پیش نیما یوشیج بنویسید.

    اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان می‌شنویم.

    اگر عکس‌نوشته‌ای با این شعر درست کرده‌اید، در بخش دیدگاه‌ها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.

    پیشنهاد می‌کنیم، این شعر را با صدای خودتان ضبط کنید و در بخش دیدگاه، فایل صدایتان را اضافه کنید تا در سایت منتشر شود.

     

    برای ورود به اینستاگرام نیما یوشیج اینجا کلیک کنید

     

    پیشنهاد ویژه برای نیما یوشیج:

     

    شعر صبح نیما یوشیج

    شعر مهتاب نیما یوشیج

    شعر نام بعضی نفرات نیما یوشیج

    شعرداروگ نیما یوشیج

    شعر هست شب نیما یوشیج

     

    کتاب‌های نیما یوشیج:

    مجموعه کامل اشعار نیما یوشیج

    مجموعه کامل اشعار نیما یوشیج

    درباره هنر شعر و شاعری نیما یوشیج

    درباره هنر شعر و شاعری نیما یوشیج

    یادداشت های روزانه نیما یوشیج

    یادداشت های روزانه نیما یوشیج

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    پوریا ‌پلیکان
    Latest posts by پوریا ‌پلیکان (see all)

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *