غرٌنده و سهمناک و توفنده

غرٌنده و سهمناک و توفنده

  • شعر غرٌنده و سهمناک و توفنده _ ملک الشعرا بهار 

    تربیه طبیعی

     

    غرٌنده و سهمناک و توفنده

    بر دشت گذشت تند طوفانی

     

    تخمی زبنفشه برگرفت از دشت

    وافکند ورا به طرف بستانی

     

    بر بستر وی بتافت خورشیدی

    بر مدفن وی چکید بارانی

     

    شد زنده و ریشه داد و ساق آورد

    وز ساق دمید سبز پیکانی

     

    بشکفت کبودچشم و نیلی‌چهر

    لاغر تنی و ضعیف ستخوانی

     

    این‌سو نگرست‌، دید بنشسته

    بر تخت بنفشه‌ای چو سلطانی

     

    فربه بری و گشاده رخساری

    خندان لبی و سپید دندانی

     

    بنهاده به فرق بر مهین تاجی

    گسترده به مرز بر تنک‌خوانی

     

    خم گشت و خجل‌، بنفشه بری

    چون در بر پادشاه دهقانی

     

    حیرت‌زده گشت‌ و گفت کز یک جنس

    چون خاسته صعوه‌ای و ترلانی

     

    شهری بچه دید خجلت او را

    کافتاده به‌دست بوستان‌بانی

     

    بوده‌ است‌ نیای‌ من‌ یکی چون تو

    زاینگونه به ما سری و سامانی

     

    اقلیم و غذا و تربیت‌، داده است

    زاین گونه به ما سری و سامانی

     

    تأثیر مربی طبیعی را

    بهتر ز من وتو نیست برهانی

     

     

    مطالب بیشتر در:

    ملک الشعرا بهار

     

    شعر مشروطه

     

    وزن شعر: مفعول مفاعلن مفاعیلن (هزج مسدس اخرب مقبوض)

     

    قالب شعر: قطعه

     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه 

    هست صوتی بس مهیب و خوفناک

    درویش که اخلاق الهی دارد – ۱۰۰

    آروین شاه حسینی

    دربغ و دردکه ازکید چرخ و فتنه دهر

     

    در صورتی که در متن بالا، میاد باد آن عهد کم بندی به پای اندر نبود عنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".


    غرٌنده و سهمناک و توفنده

    شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «غرٌنده و سهمناک و توفنده بر دشت گذشت تند طوفانی تخمی زبنفشه برگرفت از دشت وافکند ورا به طرف بستانی» آیا با این سطرها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز می‌توانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذاب‌تر و زیباتر باشد؟ به طور یقین ملک الشعرا بهار که از شاعران مهم دوره مشروطه است دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این سطر ها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای ملک الشعرا بهار  بودید، این شعر را چگونه شروع می‌کردید؟ و به جای سطر های پایانی یعنی : «اقلیم و غذا و تربیت‌، داده است زاین گونه به ما سری و سامانی تأثیر مربی طبیعی را بهتر ز من وتو نیست برهانی» از چه سطر هایی استفاده می‌کردید؟

    شعر تربیه طبیعی ملک الشعرا بهار

    دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاه‌ها برای شعر تربیه طبیعی ملک الشعرا بهار بنویسید. اگر از شعر لذت برده‌اید، بنویسید که چرا لذت برده‌اید و اگر لذت نبرده‌اید، دلیل آن را بنویسید.

    اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان می‌شنویم.

    اگر عکس‌نوشته‌ای با این شعر درست کرده‌اید، در بخش دیدگاه‌ها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.

    پیشنهاد می‌کنیم، این شعر را با صدای خودتان ضبط کنید و در بخش دیدگاه، فایل صدایتان را اضافه کنید تا در سایت منتشر شود.

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *