در سردابها بشقابهای صبحانه به هم می خورند – شعر صبح به قرار پنجره – تی اس الیوت
در سردابها
بشقابهای صبحانه به هم می خورند و من
از امتدادِ کنارههای لگدشدهی خیابان
از روحهای دلمردهی خدمتکاران
که با ناامیدی
از دروازه های محله جوانه میزنند
آگاهم.
امواج قهوهای مِه
چهرههای در هم از پایین خیابان و
اشک عابری با دامن گِلی و
لبخند بیمقصدی که در هوا شناور است و در آستانهی بامها ناپدید میشود را
برایم رقم میزند.
مترجم: یاسمن کاظمی
پیشنهاد ویژه برای مطالعه:
دانلود آهنگ جدید شروین حاجی پور بعد ما
در صورتی که در متن بالا، معنای واژهای برایتان ناآشنا میآمد، میتوانید در جعبهی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهیست که برخی واژهها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شدهاند. شما باید هستهی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیکترین پاسخ برسید. اگر واژهای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاهها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.
از آرشیوهای مشابه دیدن کنید:
شعر جهان
در سردابها بشقابهای صبحانه به هم می خورند و من
شعری که خواندیم اثر «تی. اس. الیوت » بود، الیوت از «شاعران انگلستان» است. شعر بالا با سطر «در سردابها
بشقابهای صبحانه به هم می خورند و من» شروع می شود. کدام سطرِ شعر برای شما جذابیتِ بیشتری ایجاد می کند؟
دیدگاه شما درباره شعر صبح به قرار پنجره تی. اس. الیوت
دیدگاهتان را درباره ی شعر صبح به قرار پنجره، این شاعر خوبِ انگلستان بنویسید. اگر ترجمه ی دیگری از این شعر سراغ دارید، آن را در بخش دیدگاهها اضافه کنید تا روی صفحه کار شود. و اگر تمایل دارید می توانید این شعر را با صدای خودتان بخوانید یا ویدیویی از آن درست کنید و در بخش دیدگاهها به اشتراک بگذارید.
- هرچه را دست میسایم – شعر تن تو - ژانویه 29, 2023
- نه، نه دوباره میگوید. نه، نه – شعور - ژانویه 25, 2023
- او در دستهایش چیزهایی دارد که باهم نمیخوانند – شعر چیزی مثل - ژانویه 25, 2023