جلوی در کارخانه کارگر ناگهان ایستاد – شعر رییس – ژاک پره ور
جلوی در کارخانه
کارگر ناگهان ایستاد
هوای خوش گوشهی کت او را کشید
و چون رو برگرداند
و به خورشید نگاه کرد
که تمام سرخ و تمام گرد
درآسمان سربی خود لبخند میزد
چشمک زد
خیلی خودمانی
بگو ببینم رفیق، خورشید
فکر نمی کنی که
احمقانه است
چنین روزی را به یک رئیس دادن؟
پیشنهاد ویژه برای مطالعه:
شعر اگر بهشتی وجود داشته باشد ای. ای. کامینگز
شعر شعری را اگر فهمیدی …مارک استرند
در صورتی که در متن بالا، معنای واژهای برایتان ناآشنا میآمد، میتوانید در جعبهی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهیست که برخی واژهها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شدهاند. شما باید هستهی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیکترین پاسخ برسید. اگر واژهای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاهها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.
لیست واژهها (تعداد کل: 36,098)
آ
(حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".
از آرشیوهای مشابه دیدن کنید:
شعر جهانجلوی در کارخانه کارگر ناگهان ایستاد هوای خوش گوشهی کت او را کشید
شعری که خواندیم اثر «ژاک پره ور» بود، پره ور از «شاعران فرانسه » است. شعر بالا با سطر « جلوی در کارخانه کارگر ناگهان ایستاد هوای خوش گوشهی کت او را کشید» شروع می شود. کدام سطرِ شعر برای شما جذابیتِ بیشتری ایجاد می کند؟
دیدگاه شما درباره شعر رییس ژاک پره ور
دیدگاهتان را درباره ی شعر رییس ژاک پره ور ، این شاعر خوبِ فرانسه بنویسید. اگر ترجمه ی دیگری از این شعر سراغ دارید، آن را در بخش دیدگاهها اضافه کنید تا روی صفحه کار شود. و اگر تمایل دارید می توانید این شعر را با صدای خودتان بخوانید یا ویدیویی از آن درست کنید و در بخش دیدگاهها به اشتراک بگذارید.
- هرچه را دست میسایم – شعر تن تو - ژانویه 29, 2023
- نه، نه دوباره میگوید. نه، نه – شعور - ژانویه 25, 2023
- او در دستهایش چیزهایی دارد که باهم نمیخوانند – شعر چیزی مثل - ژانویه 25, 2023