دوش در مستی رویای پریشان چو مرا – شعر رویا نیما یوشیج
دوش در مستی رویای پریشان چو مرا
دیده می خفت و دل اما به نهان می کاوید
سود بر لوح جبینم سر انگشتی گرم
از ره خواب جهانید مرا همچو امید
اندر آن مرحله کاو با دل شب راهش بود
گفت شوخی: ز چه می لرزدت اندام چوبید؟
رنج می بیند آنکس که به راهی تنهاست
پس در این معرکه ی هول فزا آرامید
زاده کیستی ای خسته در این راه دراز؟
از پی چیستی ای خفته بر این جای پلید؟
من به پاسخ نگهی کردم و شیدا ماندم
همچنان ذره که در پیش جمال خورشید
دست بر کردم اما نه پی معلومی
سر فرو بردم در جیب ولیکن نومید
برق را از من و از کرده ی من خنده گرفت
گفتم آیا به خطا می روم؟ از نو خندید
آه از این شیوه ی بیهوده که کس فهم نکرد
آنچه از خون دل من به زبانم غلتید
خدمت آن بود که از بهر نگارینی بود
ناله آن شد که کسی از من مسکین نشید
دیگر از جلوه ی رویش چه سخن شاید کرد
لب بد گوی چه سان بستن و چشمان سفید
مشکلی حل نشد از خواندن بسیار مرا
حرمت روی توام بر سر این راه کشید
گفت: چون است ترا حال؟ بگفتم: مستی
جامی اینگونه پر از می به نگاهی بخرید
طفل وحشی بودم و همسر جانان گشتم
از کرامات شبی آمدم این جمله پدید
این چو بشنید ز من سر به گریبان آورد
اشک در دیده بغلتاند و به کنجی بخزید
سر مکتوم که با هر که نبودش به میان
قطره ای بود و ز مژگان بلندش بچکید
پیش رفتم که ببوسم لب شیرینش را
چه جسارت که بر آن ناحیه ام دست رسید
دولت وصل چنین بر سر ره پنهان بود
همت اینگونه بر این گنج نهان بود کلید
گفتم: این پرده چه داری ب رخ، آن را بگشای
تا همه خلق توانند رخ خوبت دید
خون دل می خورم از دست تصنع کاران
دعوی دیدن و اندیشه ی کوتاه و پلید
حرف من آتشی افروخت ولیکن در وی
جنبشی کرد و فغانی زد و از جای پرید
1308
قالب شعر: قطعه
در صورتی که در متن بالا، معنای واژهای برایتان ناآشنا میآمد، میتوانید در جعبهی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهیست که برخی واژهها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شدهاند. شما باید هستهی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیکترین پاسخ برسید.
مطالب بیشتر در:
دوش در مستی رویای پریشان چو مرا
شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «دوش در مستی رویای پریشان چو مرا / دیده می خفت و دل اما به نهان می کاوید» آیا با این سطرها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز میتوانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذابتر و زیباتر باشد؟ به طور یقین نیما یوشیج که از شاعران مهم معاصر ماست دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این سطرها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای نیما یوشیج بودید، این شعر را چگونه شروع میکردید؟ و به جای سطرهای پایانی یعنی : «حرف من آتشی افروخت ولیکن در وی / جنبشی کرد و فغانی زد و از جای پرید» از چه سطرهایی استفاده میکردید؟
دیدگاه شما برای شعر رویا نیما یوشیج
دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاهها برای شعر رویا نیما یوشیج بنویسید.
اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان میشنویم.
اگر عکسنوشتهای با این شعر درست کردهاید، در بخش دیدگاهها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.
پیشنهاد میکنیم، این شعر را با صدای خودتان ضبط کنید و در بخش دیدگاه، فایل صدایتان را اضافه کنید تا در سایت منتشر شود.
برای ورود به اینستاگرام نیما یوشیج اینجا کلیک کنید
پیشنهاد ویژه برای نیما یوشیج:
- اوزان و بحرهای شعر فارسی - سپتامبر 24, 2023
- اشعار، ترجمهها و نقدهای احمد شاملو - سپتامبر 13, 2023
- اشعار احمد شاملو + بیوگرافی - سپتامبر 10, 2023