رسید موکب ‌نوروز و چشم‌فتنه غنود

رسید موکب ‌نوروز و چشم‌فتنه غنود

  • شعر رسید موکب ‌نوروز و چشم‌فتنه غنود ملک الشعرا بهار 

    بهاریه 

     

    رسید موکب ‌نوروز و چشم‌فتنه غنود

    درود باد برین موکب خجسته‌، درود

     

    کنون که بر شد آواز مرغ از بر مَرغ

    شنید باید آوای رود بر لب رود

     

    به کتف دشت یکی جوشنی است مینارنگ

    به فرق کوه یکی مغفری است سیم‌اندود

     

    سپهر، گوهر بارد همی به مینا درع

    سحاب‌، لؤلؤ پاشد همی به سیمین خود

     

    شکسته تاج مرصع به شاخک بادام

    گسسته عقدگهر بر ستاک شفتالود

     

    تل شقیق به مانند مقتلی است شریف

    درخت سرو به کردار گنبدی است کبود

     

    به طرف مرز بر، آن لاله‌های نشکفته

    چنان بود که سرنیزه‌های خون‌آلود

     

    به روی آب نگه کن که از تطاول باد

    چنان بودکه گه مسکنت‌، جبین یهود

     

    هزار طرفه ز آثار باستان یابی

    کجا بخواهی گامی دو، باغ را پیمود

     

    صنیع آزر بینی و حجت زردشت

    گواه موسی یابی و معجز داود

     

    به هرکه درنگری شادیئی پزد در دل

    به هرچه برگذری اندهی کند بدرود

     

    یکی‌ است شاد به‌ سیم و یکی است شاد به زر

    یکی است ‌شاد به چنگ و یکی است شاد به ‌رود

     

    همه به چیزی شادند و خرمند ولیک

    مرا به خرمی ملک شاد باید بود

     

     

    مطالب بیشتر در:

    ملک الشعرا بهار

     

    شعر مشروطه

     

    وزن شعر: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)

     

    قالب شعر: قصیده

     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه 

    هر سه مقابل پنجره ایستاده بودند – نمی‌دانم چه کسی صاحب من است؟

    دانلود آهنگ عزیز بشین به کنارم روزبه نعمت الهی + پخش آنلاین

    زن در شعر

    حق‌پرستان سلف‌، کاری نمایان کرده‌اند

     

     

    در صورتی که در متن بالا، معنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".

     

    رسید موکب ‌نوروز و چشم‌فتنه غنود

    شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «رسید موکب ‌نوروز و چشم‌فتنه غنود درود باد برین موکب خجسته‌، درود کنون که بر شد آواز مرغ از بر مَرغ شنید باید آوای رود بر لب رود» آیا با این سطرها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز می‌توانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذاب‌تر و زیباتر باشد؟ به طور یقین ملک الشعرا بهار که از شاعران مهم دوره مشروطه است دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این سطر ها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای ملک الشعرا بهار  بودید، این شعر را چگونه شروع می‌کردید؟ و به جای سطر های پایانی یعنی : «یکی‌ است شاد به‌ سیم و یکی است شاد به زر یکی است ‌شاد به چنگ و یکی است شاد به ‌رود همه به چیزی شادند و خرمند ولیک مرا به خرمی ملک شاد باید بود» از چه سطر هایی استفاده می‌کردید؟

    شعر بهاریه ملک الشعرا بهار

    دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاه‌ها برای شعر بهاریه ملک الشعرا بهار بنویسید. اگر از شعر لذت برده‌اید، بنویسید که چرا لذت برده‌اید و اگر لذت نبرده‌اید، دلیل آن را بنویسید.

    اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان می‌شنویم.

    اگر عکس‌نوشته‌ای با این شعر درست کرده‌اید، در بخش دیدگاه‌ها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.

    پیشنهاد می‌کنیم، این شعر را با صدای خودتان ضبط کنید و در بخش دیدگاه، فایل صدایتان را اضافه کنید تا در سایت منتشر شود.

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *