رسول گفت گرت دیدن خدای هواست

رسول گفت گرت دیدن خدای هواست

  • شعر رسول گفت گرت دیدن خدای هواست ملک الشعرا بهار 

    در وصف آیت‌الله صدر

     

    رسول گفت گرت دیدن خدای هواست

    باولیای خدا بین که شان جمال خداست

     

    هم اولیا راگر زانکه دید خواهی روی

    ببین سوی علمای شریعت از ره راست

     

    بدین دلیل و بدین حجُِ و بدین برهان

    درست مظهر روی خدا، رخ علماست

     

    به ویژه آنکه به جز گفتهٔ خدای‌، نگفت

    به خاصه آنکه به جز خواهش خدای‌، نخواست

     

    بسان حضرت صدرالانام‌، اسمعیل

    که عکس چهره‌اش آئینهٔ خدای‌نماست

     

    گشاده دست وگشاده دل وگشاده جبین

    ستوده خوی و ستوده رخ و ستوده لقاست

     

    به جز رضای خدا چون نخواست چیزدگر

    خدای نیز بدادش هرآنچه خود می‌خواست

     

    جلال داد و شرف داد و علم داد و عمل

    بدین فضایلش از پای تا به سر آراست

     

    مداد تیره‌اش از بهر سرخ‌ روبی دین

    به جاه و رتبه چو خون مطهر شهداست

     

    به راه دین مبین نامه‌اش سخن گستر

    به کار شرع متین خامه‌اش زبان‌آراست

     

    جلالت نسب از نام نامیش ظاهر

    سیادت و شرف از عکس چهره‌اش پیداست

     

    خجسته عکس بدیعی که از تجلی او

    سراسر آینه دهرپرفروغ و ضیاست

     

    جمال آیت حق جلوه کرد و ز هر سوی

    به بندگیش کمر بسته خلقی از چپ و راست

     

    نمازگاهش چون آسمان و او چون بدر

    موالیانش صف بسته چو نجوم سماست

     

    بهار مدح‌سرا در مدیح حضرت اوی

    به امر زادهٔ احمد چکامه‌ای آراست

     

    به جای باد دوام و بقای عزت او

    همیشه تا مه و خورشید را دوام و بقاست

     

    دعای اهل دعا باد حافظ تن او

    همیشه عکسش تا قبله گاه اهل دعاست

     

     

    مطالب بیشتر در:

    ملک الشعرا بهار

     

    شعر مشروطه

     

    وزن شعر: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)

     

    قالب شعر: قصیده

     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه 

    دو چیز افزونی دهد، بر مردم افزون‌طلب

    کلمات بینوا غرقه‌ى اشک و خیس ِ مرارت- تعمید دیگر

    جمهوری سردار سپه مایهٔ ننگ است

    صبح ز مشرق چو کرد بیرق روز آشکار – ۱۰۶

     

    در صورتی که در متن بالا، معنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".


     

    رسول گفت گرت دیدن خدای هواست

    شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «رسول گفت گرت دیدن خدای هواست باولیای خدا بین که شان جمال خداست هم اولیا راگر زانکه دید خواهی روی ببین سوی علمای شریعت از ره راست» آیا با این سطرها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز می‌توانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذاب‌تر و زیباتر باشد؟ به طور یقین ملک الشعرا بهار که از شاعران مهم دوره مشروطه است دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این سطر ها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای ملک الشعرا بهار  بودید، این شعر را چگونه شروع می‌کردید؟ و به جای سطر های پایانی یعنی : «به جای باد دوام و بقای عزت او همیشه تا مه و خورشید را دوام و بقاست دعای اهل دعا باد حافظ تن او همیشه عکسش تا قبله گاه اهل دعاست» از چه سطر هایی استفاده می‌کردید؟

    شعر در وصف آیت‌الله صدر ملک الشعرا بهار

    دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاه‌ها برای شعر در وصف آیت‌الله صدر ملک الشعرا بهار بنویسید. اگر از شعر لذت برده‌اید، بنویسید که چرا لذت برده‌اید و اگر لذت نبرده‌اید، دلیل آن را بنویسید.

    اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان می‌شنویم.

    اگر عکس‌نوشته‌ای با این شعر درست کرده‌اید، در بخش دیدگاه‌ها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.

    پیشنهاد می‌کنیم، این شعر را با صدای خودتان ضبط کنید و در بخش دیدگاه، فایل صدایتان را اضافه کنید تا در سایت منتشر شود.

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *