دیدار-تو-حل-مشکلات-است

دیدار تو حل مشکلات است – 53

  • دانلود دکلمه صوتی شعر دیدار تو حل مشکلات است سعدی – غزل 53 + پخش آنلاین، متن کامل، معنی و تفسیر. صبر از تو خلاف ممکنات است دیباچهٔ صورت بدیعت.

    شعر دیدار تو حل مشکلات است – غزل 53 – سعدی

     

    دیدار تو حل مشکلات است

    صبر از تو خلاف ممکنات است

     

    دیباچهٔ صورت بدیعت

    عنوان کمال حسن ذات است

     

    لب‌های تو خضر اگر بدیدی

    گفتی: «لب چشمه حیات است!»

     

    بر کوزهٔ آب نه دهانت

    بردار که کوزهٔ نبات است

     

    ترسم تو به سحر غمزه یک روز

    دعوی بکنی که معجزات است

     

    زهر از قبل تو نوشدارو

    فحش از دهن تو طیبات است

     

    چون روی تو صورتی ندیدم

    در شهر که مبطل صلات است

     

    عهد تو و توبهٔ من از عشق

    می‌بینم و هر دو بی‌ثبات است

     

    آخر نگهی به سوی ما کن

    کاین دولت حسن را زکات است

     

    چون تشنه بسوخت در بیابان

    چه فایده گر جهان فرات است

     

    سعدی غم نیستی ندارد

    جان دادن عاشقان نجات است

     

    از آرشیوهای مشابه دیدن کنید:

    سعدی قالب: غزل وزن شعر: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)

     

    دیدار تو حل مشکلات است صوتی

    پلیر زیر چند دکلمه ی صوتی شعر دیدار تو حل مشکلات است سعدی است. این قطعه‌ها توسط حمیدرضا محمدی، محسن لیله‌کوهی، سعیده تهرانی‌نسب، سهیل قاسمی و پری ساتکنی عندلیب خوانده شده‌اند.

     

    در صورتی که در متن بالا، معنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".


     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه

    15 جمله معروف مرگ خوش آلبر کامو – تکه کتاب

    شعر مرا دوست بدار اندکی ولی طولانی کریستوفر مارلو

    شعر ما را همه شب نمی‌برد خواب سعدی – غزل 26

    شعر چون عهده نمیشود کسی فردا را خیام – رباعی 2

     

    معنی دیدار تو حل مشکلات است

    دیدار تو حل مشکلات است صبر از تو خلاف ممکنات است

    رخسار و ملاقات تو تمام دشواری ها را آسان می سازد. ولی شکیبا ماندن در فراق تو امکان ندارد و بر خلاف چیزی است که می تواند اتفاق افتد.

    [دیدار = چهره، صورت].

     

    معنی دیباچهٔ صورت بدیعت

    دیباچهٔ صورت بدیعت عنوان کمال حسن ذات است

    آنچه از چهرۀ بدیع و زیبایت در اوّلین وهله به چشم می آید، سرآغازی است برای نمودن کمال زیبایی گوهرین تو.

    [بدیع = تازه و زیبا / عنوان = ابتدا و سرآغاز / حُسن = زیبایی و جمال / ذات = هستی و وجود ، سرشت و فطرت].

     

    معنی لب‌های تو خضر اگر بدیدی

    لب‌های تو خضر اگر بدیدی گفتی: «لب چشمه حیات است!»

    اگر خضر لب های تو را می دید. آنها را لب چشمۀ آب حیات می پنداشت.

    [خضر = نام یکی از پیامبران یا اولیاست، این نام در قرآن کریم نیامده است و تنها چیزی که وصف او به عبودیّت و حصول علم لدّنی است. مطابق اکثر روایات اسلامی نام او خضر و بعضی او را الیَسَع گفته اند. و در بارۀ شهرت او به خضر می گویند که او به هر جا می گذرد یا هر جا که نماز می گزارد. زمین در زیر پا یا در اطراف او سبز و خرّم می شود و بعضی گفته اند که نامش ایلیاست و مادرش رومی و پدرش از پارس بوده است. به روایتی خضر پسر خالۀ اسکندر و به روایتی برادر الیاس است. خضر و الیاس و اسکندر در طلب آب حیات به ظلمات می روند. خضر و الیاس از چشمۀ حیوان می نوشند و عمر جاویدان می یابند. امّا هنگامی که اسکندر می خواهد از آب حیات بنوشد، ناگهان چشمه از نظر ناپدید می شود. چشمۀ حیات در صخره ای موسوم به صخرۀ موسی کنار مجمع البحرین بوده است. در روایت مذهبی آمده است که موسی از خداوند طلب می کند که او با یکی از مردان حق آشنا سازد و خداوند او را با خضر اشنا می کند. به این ماجرا در سورۀ کهف قرآن کریم اشاره شده است.

    چشمۀ حیات = آب حیوان، آب زندگی، آب خضر، در غزلیات سعدی همۀ این ترکیبات بکار رفته است. به عقیدۀ قدما آبی بوده است در ظلمات که در انتهای دنیای مسکون جای دارد و هر کس از آن چشمه بنوشد عمر جاودانی خواهد یافت.

    در اساطیر آمده است که ذوالقرنین که بنابر باوری قدیمی همان اسکندر مقدونی است. برای یافتن آن چشمه به ظلمات رفت. امّا نتوانست بدان دست یابد، ولی خضر پیغمبر که وزیر و پسرخالۀ او بود به همراه الیاس نبی آن چشمه را یافتند و از آبش نوشیدند و عمر جاودان پیدا کردند. این افسانه، علّت مضامین بسیار در اشعار فارسی شده است. در اصطلاح صوفیان گاهی کنایه شده است از سرچشمۀ عشق و محبّت که هر کس از آن بچشد هرگز معدوم و فانی نشود و نیز اشارت به دهان معشوق و گاهی به معنی سخنان پیر و مرشد است که به سالک حیات ابدی می بخشد].

     

    معنی بر کوزهٔ آب نه دهانت

    بر کوزهٔ آب نه دهانت بردار که کوزهٔ نبات است

    لبان خویش را بر کوزۀ اب بگذار و بردار، از آن پس بر اثر شیرینی لبانت کوزۀ آب به نبات تبدیل می شود.

    [کوزۀ نبات = آن کوزه ای که شیرۀ نبات در آن ریزند تا منجمد شود].

     

    معنی ترسم تو به سحر غمزه یک روز

    ترسم تو به سحر غمزه یک روز دعوی بکنی که معجزات است

    یقین دارم که تو روزی با این ناز و کرشمه ای که به سِحر و جادو می ماند، ادّعای معجزه خواهی کرد.

    [سِحر = جادو / غمزه = ناز و عشوه، اشاره به چشم و ابرو / دعوی = ادّعا].

     

    معنی زهر از قبل تو نوشدارو

    زهر از قبل تو نوشدارو فحش از دهن تو طیبات است

    زهر اگر از جانب تو باشد مثل داروی بی مرگی است. و ناسزا اگر از دهان تو برآید همانند سخنان پاک و ظریف و دلپسند است.

    [قِبَل = سوی، طرف / نوشدارو = پادزهر، نام معجونی است که شیرین مزه و مفرّح قلب و مقوّی معده و دوایی است که دفع جمیع آلام و جراحت ها کند / فحش = ناسزا / طیّبات = جمع طیّبه، سخنان پاکیزه و زیبا].

     

    معنی چون روی تو صورتی ندیدم

    چون روی تو صورتی ندیدم در شهر که مبطل صلات است

    در شهر چهره ای مانند تو که بتواند نمازِ نمازگزاران را باطل کند ندیدم، یعنی چهره ات چنان زیباست که نمازگزار با دیدن آن، قبله را رها می کند و نمازش باطل می شود.

    [مبطل صلات = باطل کننده نماز].

     

    معنی عهد تو و توبهٔ من از عشق

    عهد تو و توبهٔ من از عشق می‌بینم و هر دو بی‌ثبات است

    می بینم که عهد و پیمان تو در دوستی و نیز توبۀ من از عشق، هر دو شکننده و ناپایدار است.

    [عهد = پیمان].

     

    معنی آخر نگهی به سوی ما کن

    آخر نگهی به سوی ما کن کاین دولت حسن را زکات است

    چهره ات زیباست و این زیبایی ثروت است که باید برای آن زکات بپردازی و زکات چهرۀ زیبا توجّه و نگریستن به عاشق است.

    [دولت = ثروت و مکنت و مال / زکات = در فقه آنچه به حکم شرع، به درویش و مستحق دهند].

     

    معنی چون تشنه بسوخت در بیابان

    چون تشنه بسوخت در بیابان چه فایده گر جهان فرات است

    اگر تشنه ای در بیابان، در اثر تشنگی از پای درآید. دیگر چه سودی دارد که تمام دنیا مثل فرات (پر آب) باشد؟

    [فرات = آب صاف شیرین و خوشگوار، نهر عظیمی است که با دجله پیوندد و هر دوی آنها یک نهر شوند و در عبّادان به خلیج فارس ریزند].

     

    معنی سعدی غم نیستی ندارد

    سعدی غم نیستی ندارد جان دادن عاشقان نجات است

    سعدی از اینکه در راه دوست جان نثار کند باکی ندارد. زیرا جان دادن عاشقان در راه عشق و دوستی برای آنان نوعی رهایی و نجات به شمار می آید.

     

     

    دیدگاه کاربران درباره‌ی غزل دیدار تو حل مشکلات است سعدی

    فرشاد فلک میگوید:

    دلیر آمدی سعدیا در سخن..

     

    ناشناس میگوید:

    دیدار تو حل مشکلات است , دیدن تو مشکلات رو حل میکنه
    مشکل وجود دارد (شاید ندیدن تو) که دیدار تو مشکل رو حل میکنه , اصولا هیچ مشکلی لاینحل نیست به جز مرگ که البته مرگ گاهی هم مشکلات رو حل میکنه !
    نمی دونم شاید گاهی اگه لقمه رو دور سر چرخوند بعد گذاشت دهن , طمع آدم برای خوردنش بیشتر بشه.

     

    سعید میگوید:

    در بیت سوم هم ” گر ” و هم ” اگر ” روایی دارند منتها با ” اگر ” شعر روان تر ادا خواهد شد .
    چندان فرقی بین فعولن و مفاعیل نیست منتها دوستمون آقای باربد از یک نظر حق دارند و اون اینه که ردیف غزل چون یکی از مهمترین عوامل موسیقیایی شعر محسوب میشه بنابراین مصاریع مردف ملاک بهتری هستند برای استخراج وزن و بحر .
    یکی از شیرین ترین غزلیات سعدی است !!!!!!

     

     

    معنی غزل دیدار تو حل مشکلات است سعدی چیست؟

    رخسار و ملاقات تو تمام دشواری ها را آسان می سازد. ولی شکیبا ماندن در فراق تو امکان ندارد و بر خلاف چیزی است که می تواند اتفاق افتد.

    [دیدار = چهره، صورت].

     

    شعر دیدار تو حل مشکلات است اثر کیست؟

    این شعر اثر سعدی شیرازی است.

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    مهدیه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *