دل سوی مهر می کشد و مهر سوی دل

دل سوی مهر می کشد و مهر سوی دل _ 75

  • شعر دل سوی مهر می کشد و مهر سوی دل _ غزل75 _ ملک الشعرا بهار 

     

    دل سوی مهر می کشد و مهر سوی دل

    جایی که مهر نیست مکن جستجوی دل

     

    دل گوشت‌پاره‌ای که بجنبد به سینه نیست

    منگر چنین ز چشم حقارت به سوی دل

     

    بحث بهشت و دوزخ و آشوب کفر و دین

    چون بنگرند نیست مگر گفتگوی دل

     

    افلاک را به لرزه فکندی بهر نفس

    گر آمدی ز پرده برون هایهوی دل

     

    ما را نوید افسر شاهی مده که ما

    در کنج انزوا نبریم آبروی دل

     

    الا که آرزوی دلی را برآوربم

    ما را نبود و نیست دگر آرزوی دل

     

    دشنام تلخ و روی ترش دلنشین‌ترست

    ما را ز خنده‌ای که نباشد ز روی دل

     

    دیدی چگونه جام سراپای خنده شد

    آن‌دم که شیشه قهقهه کرد از گلوی دل

     

    بر لوح دل رموز محبت نوشته‌اند

    ما خوانده‌ایم و کرده ز بر پشت و روی دل

     

    واقف شود ز معنی دل هرکه چون «‌بهار»

    بگذاشت جان و جاه و جوانی به روی دل

     

     

    مطالب بیشتر در:

    ملک الشعرا بهار

     

    شعر مشروطه

     

    وزن شعر: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)

     

    قالب: غزل

     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه 

    عشق و نفرت فردی و اجتماعی در آثار

    چو گل بیش ندهم سران را صداعی – ۲۱۷

    تو اگر خامی و ما سوخته‌، توفیر بسی است _ 23

    گهی با دزد افتد کار و گاهی با عسس ما را _ 3

     

    در صورتی که در متن بالا، میاد باد آن عهد کم بندی به پای اندر نبود عنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".


    دل سوی مهر می کشد و مهر سوی دل

    شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «دل سوی مهر می کشد و مهر سوی دل جایی که مهر نیست مکن جستجوی دل دل گوشت‌پاره‌ای که بجنبد به سینه نیست منگر چنین ز چشم حقارت به سوی دل» آیا با این سطرها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز می‌توانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذاب‌تر و زیباتر باشد؟ به طور یقین ملک الشعرا بهار که از شاعران مهم دوره مشروطه است دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این سطر ها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای ملک الشعرا بهار  بودید، این شعر را چگونه شروع می‌کردید؟ و به جای سطر های پایانی یعنی : «بر لوح دل رموز محبت نوشته‌اند ما خوانده‌ایم و کرده ز بر پشت و روی دل واقف شود ز معنی دل هرکه چون «‌بهار» بگذاشت جان و جاه و جوانی به روی دل» از چه سطر هایی استفاده می‌کردید؟

    شعر دل سوی مهر می کشد و مهر سوی دل ملک الشعرا بهار

    دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاه‌ها برای شعر دل سوی مهر می کشد و مهر سوی دل ملک الشعرا بهار بنویسید. اگر از شعر لذت برده‌اید، بنویسید که چرا لذت برده‌اید و اگر لذت نبرده‌اید، دلیل آن را بنویسید.

    اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان می‌شنویم.

    اگر عکس‌نوشته‌ای با این شعر درست کرده‌اید، در بخش دیدگاه‌ها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.

    پیشنهاد می‌کنیم، این شعر را با صدای خودتان ضبط کنید و در بخش دیدگاه، فایل صدایتان را اضافه کنید تا در سایت منتشر شود.

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    دانلود اپلیکیشن «شعر و مهر»

    دانلود اپلیکیشن «شعر و مهر»