به اصفهان رو که تا بنگری بهشت ثانی

به اصفهان رو که تا بنگری بهشت ثانی

  • شعر به اصفهان رو که تا بنگری بهشت ثانی _ ملک الشعرا بهار

    بیات اصفهان

     

    این تصنیف را بهار در منفای خود در سال ۱۳۱۲ ساخته و به به اهالی اصفهان اهدا کرده است‌.

     

    به اصفهان رو که تا بنگری بهشت ثانی

    به زنده‌رودش سلامی ز چشم ما رسانی

     

    ببر از وفا کنار جلفا به گل چهرگان سلام ما را

    شهر با شکوه

     

    قصر چلستون

    کن گذر به چار باغش

     

    گر شد از کفت‌

    یار بی‌وفا

     

    کن کنار پل سراغش

    بنشین درکریاس یاد شاه عباس بستان از دلبر می

     

    بستان از دست وی می پی در پی تاکی تا بتوانی

    جز شادی در دهر کدامست

     

    غیر از می هرچیز حرام است

    ساعتی در جهان خرم بودن بی‌غم بودن بی‌غم بودن

     

    با بتی دلستان محرم بودن با هم بودن همدم بودن

    ای بت اصفهان زآن شراب جلفا ساغری در ده ما را

     

    ما غریبیم ای مه – ‌بر غریبان رحمی کن خدا را

     

     

    مطالب بیشتر در:

    ملک الشعرا بهار

     

    شعر مشروطه

     

     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه 

    پیشکار اهرمن دیو فریب

    نیست در شهر نگاری که دل ما ببرد _ 128

     

     

    در صورتی که در متن بالا، میاد باد آن عهد کم بندی به پای اندر نبود عنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".

    به اصفهان رو که تا بنگری بهشت ثانی

    شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «به اصفهان رو که تا بنگری بهشت ثانی به زنده‌رودش سلامی ز چشم ما رسانی ببر از وفا کنار جلفا به گل چهرگان سلام ما را شهر با شکوه» آیا با این سطرها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز می‌توانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذاب‌تر و زیباتر باشد؟ به طور یقین ملک الشعرا بهار که از شاعران مهم دوره مشروطه است دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این سطر ها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای ملک الشعرا بهار  بودید، این شعر را چگونه شروع می‌کردید؟ و به جای سطر های پایانی یعنی : «ساعتی در جهان خرم بودن بی‌غم بودن بی‌غم بودن با بتی دلستان محرم بودن با هم بودن همدم بودن ای بت اصفهان زآن شراب جلفا ساغری در ده ما را ما غریبیم ای مه – ‌بر غریبان رحمی کن خدا را» از چه سطر هایی استفاده می‌کردید؟

    شعر بیات اصفهان ملک الشعرا بهار

    دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاه‌ها برای شعر بیات اصفهان ملک الشعرا بهار بنویسید. اگر از شعر لذت برده‌اید، بنویسید که چرا لذت برده‌اید و اگر لذت نبرده‌اید، دلیل آن را بنویسید.

    اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان می‌شنویم.

    اگر عکس‌نوشته‌ای با این شعر درست کرده‌اید، در بخش دیدگاه‌ها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.

    پیشنهاد می‌کنیم، این شعر را با صدای خودتان ضبط کنید و در بخش دیدگاه، فایل صدایتان را اضافه کنید تا در سایت منتشر شود.

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵

    1 دیدگاه برای “به اصفهان رو که تا بنگری بهشت ثانی

    1. احمدرضا فهیم پورهستم گفته:

      باسلام.لطفا شعر را اصلاح نمایید. شهر پر شکون قصر چهلستون.شما نوشتید شهر پرشکوه.سپاس.

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *