بلبلی-بی‌دل-نوایی-می‌زند

بلبلی بی‌دل نوایی می‌زند – 235

  • دانلود دکلمه صوتی شعر بلبلی بی‌دل نوایی می‌زند سعدی – غزل 235 + پخش آنلاین، متن کامل، معنی و تفسیر. بادپیمایی هوایی می‌زند. کس نمی‌بینم ز بیرون سرای.

     

    شعر بلبلی بی‌دل نوایی می‌زند – غزل 235 – سعدی

     

    بلبلی بی‌دل نوایی می‌زند

    بادپیمایی هوایی می‌زند

     

    کس نمی‌بینم ز بیرون سرای

    و اندرونم مرحبایی می‌زند

     

    آتشی دارم که می‌سوزد وجود

    چون بر او باد صبایی می‌زند

     

    گر چه دریا را نمی‌بیند کنار

    غرقه حالی دست و پایی می‌زند

     

    فتنه‌ای بر بام باشد تا یکی

    سر به دیوار سرایی می‌زند

     

    آشنایان را جراحت مرهمست

    زان که شمشیر آشنایی می‌زند

     

    حیف باشد دست او در خون من

    پادشاهی با گدایی می‌زند

     

    بنده‌ام گر بی گناهی می‌کشد

    راضیم گر بی خطایی می‌زند

     

    شکر نعمت می‌کنم گر خلعتی

    می‌فرستد یا قفایی می‌زند

     

    ناپسندیده‌ست پیش اهل رای

    هر که بعد از عشق رایی می‌زند

     

    محتسب گو چنگ میخواران بسوز

    مطرب ما خوش به تایی می‌زند

     

    دود از آتش می‌رود خون از قتیل

    سعدی این دم هم ز جایی می‌زند

     

    از آرشیوهای مشابه دیدن کنید:

    سعدی قالب: غزل وزن شعر: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)

     

    بلبلی بی‌دل نوایی می‌زند صوتی

    پلیر زیر چند دکلمه ی صوتی شعر بلبلی بی‌دل نوایی می‌زند سعدی است. این قطعه‌ها توسط محسن لیله‌کوهی، سعیده تهرانی‌نسب و حمیدرضا محمدی خوانده شده‌اند.

     

    در صورتی که در متن بالا، معنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".


     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه

    مرغ سحر ناله سر کن

    بیدار شدم – حفره‌ها

    نیست در شهر نگاری که دل ما ببرد _ 128

    11 جمله معروف اورندا جوزف بایدن – تکه کتاب

     

    دیدگاه کاربران درباره‌ی غزل بلبلی بی‌دل نوایی می‌زند سعدی

    ناشناس میگوید:

    محتسب گو چنگ میخواران بسوز
    مطرب ما خوش به تایی می‌زند
    نوازنده ما با یک تار هم خوب مینوازد.
    چنگ=سازی با هشت یا نه تا(تار) و بسیار کهن که پیشینه آن به پنج هزار سال پیش بازمیگردد و گویند رامتین آن را ساخته است.

     

    آتشی دارم که می‌سوزد وجود
    چون بر او باد صبایی می‌زند
    آتشی در من افتاده که با هر خبری که از دوست به من میرسد بیشتر زبانه می کشد.
    فتنه‌ای بر بام باشد تا یکی
    سر به دیوار سرایی می‌زند
    تا فتنه ای بر بام نیاید که دیده شود عاشقی پیدا نمی شود که سر به دیوار بکوبد.

     

    آشنایان را جراحت مرهمست
    زان که شمشیر آشنایی می‌زند
    زخم دلباختگان خود مرهم است زیرا نشان شمشیر دلبران است که همیشه با آنان است.
    اگر با دیگرانش بود میلی
    چرا ظرف مرا بشکست لیلی

    ناپسندیده‌ست پیش اهل رای
    هر که بعد از عشق رایی می‌زند
    از نگاه اندیشمندان ناپسند است هر که بعد از عاشقی چاره اندیشی کند.
    یا خربزه نخور یا خوردی پای لرز آن بایست.
    یا مرو با یار ازرق پیرهن
    یا بکش بر خان و مان انگشت نیل
    دوستی با پیلبانان یا مکن
    یا بکن خانه ای درخورد پیل

     

    دود از آتش می‌رود خون از قتیل
    سعدی این دم هم ز جایی می‌زند
    دم گرم سعدی بیخودی نیست که دلی خونین و پرسوز دارد.

     

     

    شعر بلبلی بی‌دل نوایی می‌زند کیست؟

    این شعر اثر سعدی شیرازی است.

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    مهدیه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *