بربوده دلم چشم پر فنش

بربوده دلم چشم پر فنش – تغزل

  • شعر بربوده دلم چشم پر فنش – تغزل ملک الشعرا بهار 

     

    بربوده دلم چشم پر فنش

    وان عارض چون ماه روشنش

     

    نسرینش رخ و سوسنش دو زلف

    من بندهٔ نسرین و سوسنش

     

    عشقی است دگرگونه با ویم

    مهریست دگرگونه با منش

     

    خاطر شده مفتون عارضش

    دیده شده حیران دیدنش

     

    مانا ملک‌العرش از نخست

    آمیخته با نیکوئی تنش

     

    حورای جنان بوده مادرش

    فردوس برین بوده مسکنش

     

    امروز بدیدم به رهگذار

    خون دل خلقی بگردنش

     

    برخاسته دامن کشان به راه

    و آویخته قومی به دامنش

     

    افتاده بسی جان و دل به خاک

    پیش مژهٔ ناوک افکنش

     

    ز انبوه دل از دست رفتگان

    چون کعبه شده کوی و برزنش

     

    من نیز فرا رفته تا مگر

    یک خوشه ربایم ز خرمنش

     

    از دیده فشاندم بسی سرشک

    پیش دل چون روی و آهنش

     

    بگذشت و به من بر نظر نکرد

    تا بود چنین بود دیدنش

     

    شیون کند از دست او دلم

    با آنکه نه نیکوست شیونش

     

    شیون چه کند بنده‌ای که هست

    درگاه خداوند مأمنش

     

     

    مطالب بیشتر در:

    ملک الشعرا بهار

     

    شعر مشروطه

     

    وزن شعر: مفعول مفاعیل مفتعلن

     

    قالب شعر: قصیده

     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه 

    آن را که نگون است رایتش – خیانت

    دانلود آهنگ روزبه نعمت الهی خداحافظ عزیزم  + پخش آنلاین

    تا رقم حسن تو زد آسمان – ۱۶۱

    40 – فرنگیس اولین مرکب روان کرد – افسانه‌سرائی ده دختر

     

    در صورتی که در متن بالا، میاد باد آن عهد کم بندی به پای اندر نبود عنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".


    بربوده دلم چشم پر فنش

    شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «بربوده دلم چشم پر فنش وان عارض چون ماه روشنش نسرینش رخ و سوسنش دو زلف من بندهٔ نسرین و سوسنش
    » آیا با این سطرها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز می‌توانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذاب‌تر و زیباتر باشد؟ به طور یقین ملک الشعرا بهار که از شاعران مهم دوره مشروطه است دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این سطر ها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای ملک الشعرا بهار  بودید، این شعر را چگونه شروع می‌کردید؟ و به جای سطر های پایانی یعنی : «شیون کند از دست او دلم با آنکه نه نیکوست شیونش شیون چه کند بنده‌ای که هست درگاه خداوند مأمنش» از چه سطر هایی استفاده می‌کردید؟

    شعر تغزل ملک الشعرا بهار

    دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاه‌ها برای شعر تغزل ملک الشعرا بهار بنویسید. اگر از شعر لذت برده‌اید، بنویسید که چرا لذت برده‌اید و اگر لذت نبرده‌اید، دلیل آن را بنویسید.

    اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان می‌شنویم.

    اگر عکس‌نوشته‌ای با این شعر درست کرده‌اید، در بخش دیدگاه‌ها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.

    پیشنهاد می‌کنیم، این شعر را با صدای خودتان ضبط کنید و در بخش دیدگاه، فایل صدایتان را اضافه کنید تا در سایت منتشر شود.

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *