از-دست-دوست-هر-چه-ستانی-شکر-بود

از دست دوست هر چه ستانی شکر بود – 257

  • دانلود دکلمه صوتی شعر از دست دوست هر چه ستانی شکر بود سعدی – غزل 257 + پخش آنلاین، متن کامل، معنی و تفسیر. وز دست غیر دوست تبرزد تبر بود. دشمن گر آستین گل افشاندت به روی.

     

    شعر از دست دوست هر چه ستانی شکر بود – غزل 257 – سعدی

     

    از دست دوست هر چه ستانی شکر بود

    وز دست غیر دوست تبرزد تبر بود

     

    دشمن گر آستین گل افشاندت به روی

    از تیر چرخ و سنگ فلاخن بتر بود

     

    گر خاک پای دوست خداوند شوق را

    در دیدگان کشند جلای بصر بود

     

    شرط وفاست آن که چو شمشیر برکشد

    یار عزیز جان عزیزش سپر بود

     

    یا رب هلاک من مکن الا به دست دوست

    تا وقت جان سپردنم اندر نظر بود

     

    گر جان دهی و گر سر بیچارگی نهی

    در پای دوست هر چه کنی مختصر بود

     

    ما سر نهاده‌ایم تو دانی و تیغ و تاج

    تیغی که ماهروی زند تاج سر بود

     

    مشتاق را که سر برود در وفای یار

    آن روز روز دولت و روز ظفر بود

     

    ما ترک جان از اول این کار گفته‌ایم

    آن را که جان عزیز بود در خطر بود

     

    آن کز بلا بترسد و از قتل غم خورد

    او عاقلست و شیوه مجنون دگر بود

     

    با نیم پختگان نتوان گفت سوز عشق

    خام از عذاب سوختگان بی‌خبر بود

     

    جانا دل شکسته سعدی نگاه دار

    دانی که آه سوختگان را اثر بود

     

    از آرشیوهای مشابه دیدن کنید:

    سعدی قالب: غزل وزن شعر: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)

     

    از دست دوست هر چه ستانی شکر بود صوتی

    پلیر زیر چند دکلمه ی صوتی شعر از دست دوست هر چه ستانی شکر بود سعدی است. این قطعه‌ها توسط محسن لیله‌کوهی، سعیده تهرانی‌نسب و حمیدرضا محمدی خوانده شده‌اند.

     

    در صورتی که در متن بالا، معنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".

     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه

    مرغ سحر ناله سر کن

    خود را به سفر بیازمودم بی‌ تو – ۲۸۱

    جهان جوان شد و عمر دوباره باز آورد

    11 جمله معروف اورندا جوزف بایدن – تکه کتاب

     

    دیدگاه کاربران درباره‌ی غزل از دست دوست هر چه ستانی شکر بود سعدی

    ناشناس میگوید:

    از دست دوست هر چه ستانی شکر بود
    وز دست غیر دوست تبرزد تبر بود
    تبرزد=گونه شیرین میوه های آبدار همچون انگور و خربزه و زردآلو
    گونه ای خرما
    تبرزد= قند سفید و نبات یا نمک شفاف چون از غایت سختی آن را به تبر بشکنند.

     

     

    شعر از دست دوست هر چه ستانی شکر بود کیست؟

    این شعر اثر سعدی شیرازی است.

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    مهدیه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *