روزگار زن جلب پرور خرابست ای ادیب

روزگار زن جلب پرور خرابست ای ادیب – غزل74

  • شعر روزگار زن جلب پرور خرابست ای ادیب _ غزل74 _ ادیب الممالک 

    حاجی ملک التجار در جواب نوشته و در دیوان ادیب ضبط است

     

    روزگار زن جلب پرور خرابست ای ادیب

    چشمه ای از دور اگر بینی سرابست ای ادیب

     

    خون احباب است اندر جام زهرآلود دهر

    مست پندارد که لبریز از شرابست ای ادیب

     

    ملک دیگرگون و کار ملک دیگرگون بود

    وعد ساعت را تو گوئی انترابست ای ادیب

     

    زین ثقیلان و گر آنجا نان جهان اندر ستوه

    خاک لرزان عالم اندر اضطرابست ای ادیب

     

    بسکه طبع آزرده زین آوازها در گوش من

    نغمه طنبور چون بانگ غرابست ای ادیب

     

    هر که بوسد از دل و جان خاک پای بو تراب

    ورد او یالیتنی کنت ترابست ای ادیب

     

    آنکه گریانست در محراب طاعت تا سحر

    سخت خندان در صف طعن و ضرابست ای ادیب

     

    کفشدوز آمد به کف انبان، سگ از میدان گریخت

    کو بدانست آنچه او را در جوابست ای ادیب

     

     

    مطالب بیشتر در:

    ادیب الممالک

     

    شعر مشروطه

     

    وزن شعر: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)

     

    قالب شعر: غزل

     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه 

    باور نداشتم که چنین واگذاریم – موج خیز

    چون درخت فروردین پرشکوفه شد جانم – یک دامن گل

    ماه رمضان بنهفت آن چهره نورانی

    لمن رسم اطلال سقتهاالسحائب

     

    در صورتی که در متن بالا، میاد باد آن عهد کم بندی به پای اندر نبود عنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".


    روزگار زن جلب پرور خرابست ای ادیب

    شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «روزگار زن جلب پرور خرابست ای ادیب چشمه ای از دور اگر بینی سرابست ای ادیب خون احباب است اندر جام زهرآلود دهر مست پندارد که لبریز از شرابست ای ادیب» آیا با این سطرها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز می‌توانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذاب‌تر و زیباتر باشد؟ به طور یقین ادیب الممالک که از شاعران مهم دوره مشروطه است دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این سطر ها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای ادیب الممالک بودید، این شعر را چگونه شروع می‌کردید؟ و به جای سطر های پایانی یعنی : «آنکه گریانست در محراب طاعت تا سحر سخت خندان در صف طعن و ضرابست ای ادیب کفشدوز آمد به کف انبان، سگ از میدان گریخت کو بدانست آنچه او را در جوابست ای ادیب» از چه سطر هایی استفاده می‌کردید؟

    شعر حاجی ملک التجار در جواب نوشته و در دیوان ادیب ضبط است ادیب الممالک

    دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاه‌ها برای شعر حاجی ملک التجار در جواب نوشته و در دیوان ادیب ضبط است ادیب الممالک بنویسید. اگر از شعر لذت برده‌اید، بنویسید که چرا لذت برده‌اید و اگر لذت نبرده‌اید، دلیل آن را بنویسید.

    اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان می‌شنویم.

    اگر عکس‌نوشته‌ای با این شعر درست کرده‌اید، در بخش دیدگاه‌ها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.

    پیشنهاد می‌کنیم، این شعر را با صدای خودتان ضبط کنید و در بخش دیدگاه، فایل صدایتان را اضافه کنید تا در سایت منتشر شود.

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *