روزم فرو شد از غم، هم غمخواری ندارم خاقانی – قصیده ۱۴۵
در شکایت از روزگار و دوستان و ستایش تهمتن پهلوان
روزم فرو شد از غم، هم غمخواری ندارم
رازم برآمد از دل، هم دلبری ندارم
هر مجلسی و شمعی من تابشی نبینم
هر منزلی و ماهی من اختری ندارم
غواص بحر عشقم، بر ساحل تمنی
چندین صدف گشادم، هم گوهری ندارم
امید را به جز غم سرمایهای نبینم
خورشید را به جز دل نیلوفری ندارم
زر زر کنند یاران، من جو جوم که در کف
جز جان جوی نبینم جز رخ زری ندارم
از هر که داد خواهم بیداد بینم آوخ
برجور خوش کنم دل چون داوری ندارم
بر دشمنان نهم دل چون دوستان نبینم
با بدتری بسازم چون بهتری ندارم
ریحان هر سفالی بیکژدمی نبینم
جلاب هر طبیبی بینشتری ندارم
خاقانی غریبم، در تنگنای شروان
دارم هزار انده و انده بری ندارم
یاران چو کید قاطع بر دفع کید ایشان
جز پهلوان ایران یاریگری ندارم
شعر در شکایت از روزگار و دوستان و ستایش تهمتن پهلوان خاقانی
البته نام اصلی این شعر «در شکایت از روزگار و دوستان و ستایش تهمتن پهلوان» است که توسط خاقانی، شاعر و قصیدهسرای بزرگ ما، نوشته شده. این شعر این گونه آغاز میشود: «روزم فرو شد از غم، هم غمخواری ندارم».
از آرشیوهای مشابه دیدن کنید:
خاقانی قالب: قصیده وزن شعر: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
در صورتی که در متن بالا، معنای واژهای برایتان نا آشنا میآمد، میتوانید در جعبهی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهیست که برخی واژهها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شدهاند. شما باید هستهی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیکترین پاسخ برسید. اگر واژهای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاهها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.
دیدگاه کاربران درباره روزم فرو شد از غم، هم غمخواری ندارم
ناشناس می گوید:
بیت اول:
…غم خوری ندارم
هم قافیه و هم وزن درست میشود.
فرزام می گوید:
غزلی درخشان از خاقانی شروانی که نشان از دلبستگی بسیار او به ایران زمین دارد.
کوروش می گوید:
جز پهلوان ایران یاری گری ندارم…
شعر روزم فرو شد از غم، هم غمخواری ندارم اثر کیست؟
این شعر اثر خاقانی است.
- خطی مجهول دیدم در مدینه – ۷۸ - ژوئن 7, 2023
- نه معن زائده دانم نه حاتم طائی – ۷۷ - می 16, 2023
- خطی مجهول دیدم در مدینه – ۷۸ - می 16, 2023