دنیا

دنیا

  • دنیا

     

    بتاز ای غصه بی درمان ،بران ای درد بی درمان

    زمن مظلوم‌تر دیدی،که با من اینچنین کردی

    مگر من آنچنان خواستم از این دنیای نامعلوم

    چرا روی خوشت دور است ،که با من دشمنی کردی

    زصبر من ،خیال من ،گره ها میشدن آسان

    کجای کاری ای تنها ،که قفلی بر سرش آمد

    به خود گفتم مخور غصه ،که با تو این چنین کردن

    به خود گفتم مدارا کن ،به قلب خود نگاهی کن

    به او گفتم کدامین قلب. شکسته شد دل و قلبم

    خیالی نیست ای دنیا ، زمن عادت ، زتو رنج و عذاب من

    ولی من واقعا حیران ،از این روی دو روی تو

    بیا در حق من یکبار راهی را نهایی کن

    تمامش کن دگر خسته ام ،زمن تاب و توانی نیست

    فقط من کودکی دارم که نامش در دلم تیناست

    که او تنهاتر از من هست ولی با او دگر خوش باش

    بگو دنیا همش بد نیست ولی با مادرت بد کرد

    که تو قولی به من دادی که با تینای من سازی

    تو خود دانی که تینا عمر و جان من بوده

    تو را جان خودت ،جان مرا دریاب

    که جان من بدون من دلش تنگه

    و با دنیای خوبت در پناهش باش

    ز روی خوش کنار غصه هایش باش

    مرا حرف و سخن بسیار میباشد

    که در این کنج کاغذ جا نمی‌باشد

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    فاطمه
    Latest posts by فاطمه (see all)

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *