خاقانیا-ز-دل-سبکی-سرگران-مباش-خاقانی

در نکوهش حسودان خاقانیا ز دل‌ سبکی سرگران مباش – ۳۱

  • در نکوهش حسودان خاقانیا ز دل‌ سبکی سرگران مباش خاقانی – قطعه ۳۱

     

     

    خاقانیا ز دل‌ سبکی سرگران مباش

    کاو هرکه زادهٔ سخن توست، خصم توست

     

    گرچه دلت شکست ز مشتی شکسته‌ نام

    بر خویشتن شکسته‌ دلی چون کنی درست؟

     

    چون منصفی نیابی، چه معرفت چه جهل

    چون زال زر نبینی، چه سیستان چه بست

     

    مسعود سعد نه سوی تو شاعری است فحل

    کاندر سخنش گنج روان یافت هرکه جست

     

    بر طرز عنصری رود و خصم عنصری است

    کاندر قصیده‌هاش زند طعنه‌های چست

     

    آتش ز آهن آمد و زو گشت آهن آب

    آهن ز خاره زاد و از او گشت خاره سست

     

    فرزند عاق ریش پدر گیرد ابتدا

    فحل نبهره دست به مادر برد نخست

     

    حیف است این ز گردش ایام چاره نیست

    کاین ناخنه به دیدهٔ ایام ما برست

     

     

    از آرشیوهای مشابه دیدن کنید:

    خاقانی وزن شعر: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف) قالب شعر: قطعه

     

    در صورتی که در متن بالا، معنای واژه‌ای برایتان نا آشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".


     

     

     

    قطعه خاقانیا ز دل‌ سبکی سرگران مباش اثر کیست؟

    این قطعه اثر خاقانی است.

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    تینا

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *