در ذم غرور به مال مشو خاقانیا مغرور دولت خاقانی – قطعه ۴۴
مشو خاقانیا مغرور دولت
که دولت سایهٔ ناپایدار است
به دولت هر که شد غره چنان دان
که میدانش آتش و او نیسوار است
چو صبح است اول و چون گل به آخر
که این کم عمر آن اندک قرار است
به رنگی کز خم نیلی فلک خاست
مشو خرم که رنگ سوگوار است
در آن منگر که نیل او سراب است
که خود نیلش سراب عمر خوار است
بسا دولت که محنت زادهٔ اوست
که خاکستر ز آتش یادگار است
بسا محنت که دولت، آخر اوست
که دی مه را نتیجه نوبهار است
سر دولت غرور است و میان لهو
به پایانش زوال روزگار است
به می ماند که می فسق است ز اول
میانه مستی و آخر خمار است
از آرشیوهای مشابه دیدن کنید:
خاقانی وزن شعر: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی) قالب شعر: قطعه
در صورتی که در متن بالا، معنای واژهای برایتان نا آشنا میآمد، میتوانید در جعبهی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهیست که برخی واژهها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شدهاند. شما باید هستهی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیکترین پاسخ برسید. اگر واژهای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاهها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.
لیست واژهها (تعداد کل: 36,098)
آ
(حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".
قطعه مشو خاقانیا مغرور دولت اثر کیست؟
این قطعه اثر خاقانی است.
- خطی مجهول دیدم در مدینه – ۷۸ - ژوئن 7, 2023
- نه معن زائده دانم نه حاتم طائی – ۷۷ - می 16, 2023
- خطی مجهول دیدم در مدینه – ۷۸ - می 16, 2023