دردمندانه

دردمندانه

  • دردمندانه

     

    بسمه اللطیف

    دردمندانه به سوز دل نالان خودم
    می نشینم به سر پیکر بی جان خودم

    عشق افسانه تلخی است در این عهد فجیع
    که بدان باخته ام من دل و ایمان خودم

    رد خون را ز سراشیب زمان می شویم
    اشک ریزان ز نم دیده گریان خودم

    یکه و زخمی و تنها به تقلا هرگز
    کی امید است به پیوستن یاران خودم

    آخر کار رسیده است و در این جاده سرد
    می شتابم به سوی غایت و پایان خودم

    مهدی اینجا من از آشفتگی و دلتنگی
    سرنگونم به شب شعر پریشان خودم

    نیست فریادرسی این همه فریاد چرا
    بعد از این درد من و چاره و درمان خودم

    #مهدی_رستگاری
    نوزدهم اردیبهشت سال یکهزار و چهارصد و دو خورشیدی
    نهم مه سال ۲۰۲۳ میلادی
    بداهه سرایی گروه ادبی《چکامه》

    دفتر شعر روزگاران
    ۸۶۲

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    مهدی رستگاری
    Latest posts by مهدی رستگاری (see all)

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *