شعر دامن دل ز کف صبر رها میبینم _ غزل85 _ ادیب الممالک
دامن دل ز کف صبر رها میبینم
هرکه عاشق شده داند که چهها میبینم
تا درخشید رخ بدر من از مطلع حسن
شمس روشن بر رویش چو سها میبینم
صنما چون و چرا با من مسکین بگذار
که دلم فارغ ازین چون و چرا میبینم
غیر حرمان تو هر درد که رانی به دلم
خویش را در ره تسلیم و رضا میبینم
تو به من جور روا داری و من در همه وقت
طاعت امر تو بر خویش روا میبینم
چهرهات آینه حسن الهی باشد
سینه گنجینه اسرار خدا میبینم
زخم تیرت به تن ریش چو مرهم دانم
درد عشقت به دل خویش دوا میبینم
نه ازین ورطه رهایی به دعا بتوانم
نه ازین لجه خلاصی به شنا میبینم
آتشی در دلم افروختهای این عجب است
که به دل شعله به لب آب بقا میبینم
برخی شعر تو جان کردم و خود را به درت
تاج عشاق و امیرالشعرا میبینم
مطالب بیشتر در:
ادیب الممالکشعر مشروطه
وزن شعر: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعر: غزل
پیشنهاد ویژه برای مطالعه
باور نداشتم که چنین واگذاریم – موج خیز
چون درخت فروردین پرشکوفه شد جانم – یک دامن گل
ماه رمضان بنهفت آن چهره نورانی
در صورتی که در متن بالا، میاد باد آن عهد کم بندی به پای اندر نبود عنای واژهای برایتان ناآشنا میآمد، میتوانید در جعبهی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهیست که برخی واژهها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شدهاند. شما باید هستهی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیکترین پاسخ برسید. اگر واژهای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاهها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.
لیست واژهها (تعداد کل: 36,098)
آ
(حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".
دامن دل ز کف صبر رها میبینم
شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «دامن دل ز کف صبر رها میبینم هرکه عاشق شده داند که چهها میبینم تا درخشید رخ بدر من از مطلع حسن شمس روشن بر رویش چو سها میبینم» آیا با این سطرها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز میتوانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذابتر و زیباتر باشد؟ به طور یقین ادیب الممالک که از شاعران مهم دوره مشروطه است دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این سطر ها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای ادیب الممالک بودید، این شعر را چگونه شروع میکردید؟ و به جای سطر های پایانی یعنی : «آتشی در دلم افروختهای این عجب است که به دل شعله به لب آب بقا میبینم برخی شعر تو جان کردم و خود را به درت تاج عشاق و امیرالشعرا میبینم» از چه سطر هایی استفاده میکردید؟
شعر دامن دل ز کف صبر رها میبینم ادیب الممالک
دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاهها برای شعر دامن دل ز کف صبر رها میبینم ادیب الممالک بنویسید. اگر از شعر لذت بردهاید، بنویسید که چرا لذت بردهاید و اگر لذت نبردهاید، دلیل آن را بنویسید.
اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان میشنویم.
اگر عکسنوشتهای با این شعر درست کردهاید، در بخش دیدگاهها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.
پیشنهاد میکنیم، این شعر را با صدای خودتان ضبط کنید و در بخش دیدگاه، فایل صدایتان را اضافه کنید تا در سایت منتشر شود.
- به هر که جور نکردی نمی توانستی - ژانویه 29, 2024
- چشم مستت شوخی آغازد همی - ژانویه 29, 2024
- هزار سال رهست از تو تا مسلمانی - ژانویه 29, 2024