خمش مباش کنون کامد ای بهار، بهار

خمش مباش کنون کامد ای بهار، بهار

  • شعر خمش مباش کنون کامد ای بهار، بهار ملک الشعرا بهار 

    مرگ تزار 

     

    خمش مباش کنون کامد ای بهار، بهار

    سخن زلعبت چین وبت بهار، به آر

     

    ز بی‌حقیقتی چرخ و بیوفایی دهر

    هزاردستان زد در میان باغ‌، هزار

     

    چه گفت‌؟ گفت جهان رهزنی حرام‌خورست

    تو سر به عشوهٔ دهر حرام‌خوار، مخار

     

    زمانه کشت ترا نارسیده می‌درود

    مکار تخم امل‌، در زمین این مکار

     

    ز لعب دور قمر روشنی مدار طمع

    که بر محک‌، سیه آمد عیار این عیار

     

    چه رزم‌هاکه بود پرقتال ازبن قتال

    چه قلب‌ها که بود داغدار ازین غدار

     

    به سال‌ها دهد و بازگیرد اندر دم

    نهان به پرورد و سازد آشکار، شکار

     

    نشان عاطفت از دهر کینه‌جوی‌، مجوی

    امید راستی از چرخ کجمدار، مدار

     

    ز بحر جان اوبارش کسی ار خلاصی جست

    نهنگ بر سر او بارد ابر جان اوبار

     

    نه شه شناسدگیتی ونی وزیر، تو شو

    ز هر در آر پیاده‌، ز هر سو آر، سوار

     

    به کار دولت نتوان گزافه کاری کرد

    که از دولت شود آخرگزافه کار، فکار

     

    ز رزم خوار شمردن‌، ترا رسدکه رسید

    ز خصم بر شه خوارزم و والی اترار

     

    مبین به مردم‌خوار و زبون‌، به خواری ازآنک

    به کینه مردم‌خوارند، گرگ مردم‌خوار

     

    مبین تو زار و زبون مردمان غوغا را

    که رزمجو‌یی غوغا بکشت زار، تزار

     

    نقاط مسکو و پطر، از تزار برگشتند

    دو نقطه چون که یکی کشت شد تزار نزار

     

    به باد، اصل و تبار و قتیل‌، نسل و نتاج

    نه‌تاج ماند و نه‌تخت و نه صفه ماند و نه بار

     

    دو مار بودند آری تزار و فرزندش

    زمانه بین که برآورد از این دو مار، دمار

     

    سفیه محتسبانی کجا ز جهل و خری

    خرند بی‌سبب‌، آزار مردم بازار

     

    تو جار دانش و داد آن زمان زنی که شوی

    امین خرمن فلاح و دفتر تجار

     

    زکارهای عموم آنچه را نخواست عوام

    به فتوی خرد آن کار، ناصواب انگار

     

    کسی که دشمنی عامه را خرید به عمد

    قماش عار و لباس عوار کرد شعار

     

    نکرد بایدکاری‌، که مردم عامه

    رهاکند پی کار و دود سوی پیکار

     

    دل رعیت گنجست و جهل مار وبست

    توگنج خواهی‌، همت به مرگ مارگمار

     

    به مذهب و ذهب او مدار کار، ولیک

    درون مدرسه‌اش با کتاب و کار، بکار

     

     

    مطالب بیشتر در:

    ملک الشعرا بهار

     

    شعر مشروطه

     

    وزن شعر: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)

     

    قالب شعر: قصیده

     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه 

    نوروز و اورمزد و مه فرودین رسید

    دانلود آهنگ جدید سامان جلیلی تو دلی  + پخش آنلاین 

    عدالت کجایی – هر وعده که دادند به ما باد هوا بود

    16 جمله معروف تئوری انتخاب ویلیام گلسر – تکه کتاب

     

    در صورتی که در متن بالا، میاد باد آن عهد کم بندی به پای اندر نبود عنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".


     

    خمش مباش کنون کامد ای بهار، بهار

    شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «خمش مباش کنون کامد ای بهار، بهار سخن زلعبت چین وبت بهار، به آر ز بی‌حقیقتی چرخ و بیوفایی دهر هزاردستان زد در میان باغ‌، هزار» آیا با این سطرها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز می‌توانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذاب‌تر و زیباتر باشد؟ به طور یقین ملک الشعرا بهار که از شاعران مهم دوره مشروطه است دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این سطر ها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای ملک الشعرا بهار  بودید، این شعر را چگونه شروع می‌کردید؟ و به جای سطر های پایانی یعنی : «دل رعیت گنجست و جهل مار وبست توگنج خواهی‌، همت به مرگ مارگمار به مذهب و ذهب او مدار کار، ولیک درون مدرسه‌اش با کتاب و کار، بکار» از چه سطر هایی استفاده می‌کردید؟

    شعر مرگ تزار ملک الشعرا بهار

    دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاه‌ها برای شعر مرگ تزار ملک الشعرا بهار بنویسید. اگر از شعر لذت برده‌اید، بنویسید که چرا لذت برده‌اید و اگر لذت نبرده‌اید، دلیل آن را بنویسید.

    اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان می‌شنویم.

    اگر عکس‌نوشته‌ای با این شعر درست کرده‌اید، در بخش دیدگاه‌ها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.

    پیشنهاد می‌کنیم، این شعر را با صدای خودتان ضبط کنید و در بخش دیدگاه، فایل صدایتان را اضافه کنید تا در سایت منتشر شود.

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *