حیله ی آینه
او خودش بود
ولی من به خودم شک دارم
آینه؛ بی انصاف
حیله در سر دارد!
میرسد روزی که
چشمم از حیله ی او با خبر است
اگر آیینه به من راست بگفت؟
پس چرا دست من او را بشکست؟
مگر امروز در این عالم ما
هرکه از گفته ی خود مطمئن است
به همین آسانی
میکشد دست از آن گفته ی خود؟
پس چرا آینه اصلا بشکست؟
آب اینگونه نبود
هرچه کردم
هرچه گفتم
باز تصویر همانگونه که از اول بود
هیچ تغییر نکرد!
شاید از خود پرسی
مگر اجباری هست که ببینم خود را؟
آری
اجباری هست
ذهن من دست خودش نیست
گر توانش دارید
پس جوابش بدهید!
یا که باید غرق در آب شوم
که دگر معنی خود بودن در دنیا نیست
یا که باید بشکند آب
ولی
مثل همان آیینه
که اگر این باشد
آب مانند همیشه آب نیست!
شاید از خود پرسی
آنکه خود مینگرد مغرور است
این غروری که همه میگویند
اگر امروز نباشد در ما
آینه نقش که را مهر کند
گر نبینم خود دگر در آینه
حق چشمی که شده دور از تنم
در چه روزی و کجا باید دهم
هرکه دنبال خودش میگردد
چشم و آیینه و آب
غرق غرورند همه
چون که از صورت من
یا که از صورت تن
همه را پر کردیم
چون که خود میدیدیم
همه جا داد زدیم
که خودم میدانم
من نه بی فرهنگم!
و نه کم میدانم!
وای بر آدمیان که نگفتند
همه میدانیم
آنکه خود میداند
از ندانستن خود بیخبر است
و ندانستن خود را ز خدا میداند!
ٱب و آیینه و چشم
همگی بی اثرند
تا زمانی که تفکر، همه جا خودنگریست
- حیله ی آینه - جولای 9, 2023
- صد بار به روی تو شدم خیره - جولای 9, 2023