بگریز ای میر اجل از ننگ ما از ننگ ما

بگریز ای میر اجل از ننگ ما از ننگ ما – 6

  • دکلمه صوتی بگریز ای میر اجل از ننگ ما از ننگ ما مولانا – غزل 6 + پخش آنلاین، متن کامل، معنی و تفسیر. زیرا نمی‌دانی شدن همرنگ ما همرنگ ما از حمله‌های جند او وز زخم‌های تند او.

     

    بگریز ای میر اجل از ننگ ما از ننگ ما مولانا – غزل 6

    بگریز ای میر اجل از ننگ ما از ننگ ما

    زیرا نمی‌دانی شدن همرنگ ما همرنگ ما

     

    از حمله‌های جند او وز زخم‌های تند او

    سالم نماند یک رگت بر چنگ ما بر چنگ ما

     

    اول شرابی درکشی سرمست گردی از خوشی

    بیخود شوی آنگه کنی آهنگ ما آهنگ ما

     

    زین باده می‌خواهی برو اول تنک چون شیشه شو

    چون شیشه گشتی برشکن بر سنگ ما بر سنگ ما

     

    هر کان می احمر خورد بابرگ گردد برخورد

    از دل فراخی‌ها برد دلتنگ ما دلتنگ ما

     

    بس جره‌ها در جو زند بس بربط شش تو زند

    بس با شهان پهلو زند سرهنگ ما سرهنگ ما

     

    ماده است مریخ زمن این جا در این خنجر زدن

    با مقنعه کی تان شدن در جنگ ما در جنگ ما

     

    گر تیغ خواهی تو ز خور از بدر برسازی سپر

    گر قیصری اندرگذر از زنگ ما از زنگ ما

     

    اسحاق شو در نحر ما خاموش شو در بحر ما

    تا نشکند کشتی تو در گنگ ما در گنگ ما

     

     

     

     

    از آرشیوهای مشابه دیدن کنید:

    مولانا قالب: غزل وزن شعر: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)

     

    بگریز ای میر اجل از ننگ ما از ننگ ما صوتی

    پلیر زیر چند دکلمه ی صوتی شعر بگریز ای میر اجل از ننگ ما از ننگ ما مولانا است. این قطعه‌ها توسط محسن لیله کوهی، پری ساتکنی عندلیب و سیده سحر حسینی و سهیل قاسمی خوانده شده‌اند.

     

    در صورتی که در متن بالا، معنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".


     

     

     

     

     

    معنی بگریز ای میر اجل از ننگ ما از ننگ ما

    بگریز ای میر اجل از ننگ ما از ننگ ما

    ای پادشاه جلیل خودت را آلوده ی بدنامی ما نکن زیرا با دانسته هایی که تو داری نمی توانی همرنگ ما بشوی (با ما یکی شوی).

    معنی زیرا نمی‌دانی شدن همرنگ ما همرنگ ما

    زیرا نمی‌دانی شدن همرنگ ما همرنگ ما

    ای پادشاه جلیل خودت را آلوده ی بدنامی ما نکن زیرا با دانسته هایی که تو داری نمی توانی همرنگ ما بشوی (با ما یکی شوی).

     

    معنی از حمله‌های جند او وز زخم‌های تند او

    از حمله های جند او وز زخم‌های تند او

    از زخمهای تندی که لشگر عشق برما می زند حتی یک رگ سالم برروی استخوانهای ما باقی نمی ماند (استخوان بندی انسان را به چنگ تشبیه کرده ).

    معنی سالم نماند یک رگت بر چنگ ما بر چنگ ما

    سالم نماند یک رگت بر چنگ ما بر چنگ ما

    اززخمهای تندی که لشگر عشق برما می زند حتی یک رگ سالم برروی استخوانهای ما باقی نمی ماند (استخوان بندی انسان را به چنگ تشبیه کرده ).

    معنی اول شرابی درکشی سرمست گردی از خوشی

    اول شرابی درکشی سرمست گردی از خوشی

    اگر قصدداری همراه ما بشوی باید ابتدا از می آگاهی و شناخت بنوشی و از خوشی حاصل سرمست شوی و به حالتی برسی که ازمنیت دور و آگاه شوی .

    معنی بیخود شوی آنگه کنی آهنگ ما آهنگ ما

    بیخود شوی آنگه کنی آهنگ ما آهنگ ما

    اگر قصدداری همراه ما بشوی باید ابتدا از می آگاهی و شناخت بنوشی و از خوشی حاصل سرمست شوی و به حالتی برسی که ازمنیت دور و آگاه شوی .

    معنی زین باده می‌خواهی برو اول تنک چون شیشه شو

    زین باده می‌خواهی برو اول تنک چون شیشه شو

    اگر از باده ی آگاهی میخواهی اول باید ظریف مانند شیشه بشوی (نازک اندیشی )و آنگاه افکارما چون سنگی را تو را خواهد شکست (برای از نو ساخته شدن اول باید به هم ریخت و از هم پاشید).

    معنی چون شیشه گشتی برشکن بر سنگ ما بر سنگ ما

    چون شیشه گشتی برشکن بر سنگ ما بر سنگ ما

    اگر از باده ی آگاهی میخواهی اول باید ظریف مانند شیشه بشوی (نازک اندیشی )و آنگاه افکارما چون سنگی را تو را خواهد شکست (برای از نو ساخته شدن اول باید به هم ریخت و از هم پاشید).

    معنی هر کان می احمر خورد بابرگ گردد برخورد

    هر کان می احمر خورد بابرگ گردد برخورد

    هرکسی از آن می سرخ رنگ بنوشد (می شناخت )توشه ای لایق و سزاوار خواهد یافت زیرا اگر کسی دلتنگ ما شود ما نیز دلتنگ او می شویم .

    معنی از دل فراخی‌ها برد دلتنگ ما دلتنگ ما

    از دل فراخی‌ها برد دلتنگ ما دلتنگ ما

    هرکسی از آن می سرخ رنگ بنوشد (می شناخت )توشه ای لایق و سزاوار خواهد یافت زیرا اگر کسی دلتنگ ما شود ما نیز دلتنگ او می شویم .

    معنی بس جره‌ها در جو زند بس بربط شش تو زند

    بس جره‌ها در جو زند بس بربط شش تو زند

    سبو در آب می زند و بربط شش سیم می نوازد با بزرگان (اولیا:آنان که به قرب الهی رسیده اند )هم نشین می شود این پهلوان و مبارز ما (مبارزه با نفس .جهاد اکبر)سبو در آب زدن و بربط نواختن کنایه از به آرامش رسیدن است.

    معنی بس با شهان پهلو زند سرهنگ ما سرهنگ ما

    بس با شهان پهلو زند سرهنگ ما سرهنگ ما

    سبو در آب می زند و بربط شش سیم می نوازد با بزرگان (اولیا:آنان که به قرب الهی رسیده اند )هم نشین می شود این پهلوان و مبارز ما (مبارزه با نفس .جهاد اکبر)سبو در آب زدن و بربط نواختن کنایه از به آرامش رسیدن است.

    معنی ماده است مریخ زمن این جا در این خنجر زدن

    ماده است مریخ زمن این جا در این خنجر زدن

    مریخ من ماده است ا وکه مقنعه به سر کرده اهل جنگ در اینجا که همه خنجر میزنند نیست ( و به عبارتی من صلجوهستم شما برای چه اینجاخنجر میزنید بر سرِماو منی )”برجسته ترین نماد منسوب به مریخ مذکر بودن آن است و به علت سرخی وانتساب به آتش نمادی از اشراق است و همینطور نماد جنگ “(به نظربرخی حضرت مولانا از کم یا ضعیف بودن مریدان اظهار تاسف میکندو به دیده ی تردید در سلوک آنان مینگرد).

    معنی با مقنعه کی تان شدن در جنگ ما در جنگ ما

    با مقنعه کی تان شدن در جنگ ما در جنگ ما

    مریخ من ماده است ا وکه مقنعه به سر کرده اهل جنگ در اینجا که همه خنجر میزنند نیست ( و به عبارتی من صلجوهستم شما برای چه اینجاخنجر میزنید بر سرِماو منی )”برجسته ترین نماد منسوب به مریخ مذکر بودن آن است و به علت سرخی وانتساب به آتش نمادی از اشراق است و همینطور نماد جنگ “(به نظربرخی حضرت مولانا از کم یا ضعیف بودن مریدان اظهار تاسف میکندو به دیده ی تردید در سلوک آنان مینگرد).

    معنی گر تیغ خواهی تو ز خور از بدر برسازی سپر

    گر تیغ خواهی تو ز خور از بدر برسازی سپر

    اگر تو اشعه ای ازخورشید به عنوان شمشیر بگیری و از ماه کامل سپر سازی و اگر شاه رومی زنگی مارا ببخش چون زنگی را از آن خود میداند بنظر میرسدکه می اندیشد هنوز راه نرفته دارد و به اوج عرفان نرسیده است.

    معنی گر قیصری اندرگذر از زنگ ما از زنگ ما

    گر قیصری اندرگذر از زنگ ما از زنگ ما

    اگر تو اشعه ای ازخورشید به عنوان شمشیر بگیری و از ماه کامل سپر سازی و اگر شاه رومی زنگی مارا ببخش چون زنگی را از آن خود میداند بنظر میرسدکه می اندیشد هنوز راه نرفته دارد و به اوج عرفان نرسیده است.

    معنی اسحاق شو در نحر ما خاموش شو در بحر ما

    اسحاق شو در نحر ما خاموش شو در بحر ما

    در جائیکه ما قربانی میشویم تو اسحاق باش و نه مانند ما که اسماعیلیم .دردریای وجوش و خروش ما تو ساکت باش تاکشتی تو در رود مقدس ما (سلوک )به سختی های راه دچار نشود .و به تعبیری موهبتی باش در خاطر بصیر ما تا در دریای متلاطم سیر سلوک دچار سختی راه نشوی (در قران کریم خداوند اسحاق را موهبتی خوانده که به ابراهیم و ساره عطا کرده ونیز اسحاق به معنی خنده است).

    معنی تا نشکند کشتی تو در گنگ ما در گنگ ما

    تا نشکند کشتی تو در گنگ ما در گنگ ما

    در جائیکه ما قربانی میشویم تو اسحاق باش و نه مانند ما که اسماعیلیم .دردریای وجوش و خروش ما تو ساکت باش تاکشتی تو در رود مقدس ما (سلوک )به سختی های راه دچار نشود .و به تعبیری موهبتی باش در خاطر بصیر ما تا در دریای متلاطم سیر سلوک دچار سختی راه نشوی (در قران کریم خداوند اسحاق را موهبتی خوانده که به ابراهیم و ساره عطا کرده ونیز اسحاق به معنی خنده است).

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

    دیدگاه کاربران درباره غزل بگریز ای میر اجل از ننگ ما از ننگ ما مولانا

    رضا می گوید:
    جره به معنای سبو آمده و با مفهوم شعر همخوانی دارد.

    فرزانه می گوید:
    ۱_ بُگریز ای میرِ اَجَل*! از ننگِ ما، از ننگِ* ما زیرا نمی‌دانی شدن همرنگِ ما، همرنگِ ما * فرار کن و از ما دور شوای خواجه، از ننگ مستی ما رِندان(پاکباخته ایم )، چون تو توان همرنگ شدن با ما را را نداری و نمی دانی چگونه است. *میراجل : خواجه صاحب منصب *ننگ: پاک باختگی، دست از دنیا کشیدن ۲_از حمله‌های جُندِ* او، وز زخمه*های تُندِ او سالم نمانَد یک رَگَت بر چنگِ ما، بر چنگِ ما *از حمله های لشگر عشق و زخم های که از خود باقی می گذارد، حتی یک رگت هم از این زخم ها در امان نیست مانند زخمه های که بر چنگ وارد می شود و هیچ سیمی در امان نیست . *جَند:لشگر *زخمه: مضراب های که بسیم الات موسیقی وارد می شود ،زخم *چنگ: دست ، نوعی ساز ۳_ اوّل شرابی درکَشی، سرمست گَردی از خوشی بی خود شوی، آنگه کُنی آهنگِ ما، آهنگِ* ما *راه همراه و همرنگ شدن با ما اینست که اول از شراب عشق بنوشی و سرمست و مدهوش بشوی.وقتی از خود بیخود شدی قصد همراهی ما کنی . *آهنگ : قصد و نیت ۴_زین باده می‌خواهی برو، اوّل تُنُک* چون شیشه شو چون شیشه گشتی، برشکن بر سنگِ* ما، بر سنگِ ما *از این باده اگر می خواهی بنوشی باید مانند شیشه نازک بشوی یعنی از پدیده های دنیوی و تیرگی درونت رها بشی، وقتی از من کاذب رهاشدی انوقت سنگ وجود عاشقان الهی وجودت را می شکند و لبریز از عشق خواهی شد . *تُنُک: نازک سنگ: من حقیقی، شخصیت عشاق ۵_ هر کان مَیِ اَحمَر* خورَد، بابرگ* گردد برخورَد* از دل فراخی‌ها* بَرَد دلتنگِ ما، دلتنگِ ما هر کس از شراب سرخ عشق بنوشد توانگر و بی نیاز از دنیا می شود و از قدرت عشق بهره می برد و از گشایشی قلبی که برای دیدار ما ایجاد شده دچار دلتنگی می شود.دلتنگی او برای بهره روحانی است. *می احمر: شراب عشق *با برگ : توانگر،بی نیاز *برخورد: برخوردار شدن *از دل فراخی :گشایش قلبی ۶_ بس جَرّه‌*ها در جُو* زند، بس بربطِ شش تُو* زند بس با شهان پهلو زند* سرهنگِ* ما، سرهنگِ ما *بسیار سبو های دل خود را در جویبار عشق وارد می کند و از آبِ حیات پر می کند و از خوشی بربط می نوازد و بسیار باپادشاهان از بی نیازی برابری می کند ،ان کس که امیر ما باشد . *جره: سبوو کوزه *جو: جویبار *بربط شش تو: نوعی ساز ، بربط شش سیم *پهلو زند: برابری، رقابت * سرهنگ : امیر ، سردار ۷_ماده است مرّیخ زَمَن*، این جا در این خنجر زدن* با مِقنَعه* کِی تان شدن در جنگِ ما، در جنگِ ما؟! ستاره مریخ که نماد خدای جنگ است از جنگیدن با عاشقان می ترسد ،چگونه می شود که با کسی که مانند زنان از جنگ می ترسید جنگید ؟! *زمن: زمان *خنجر زدن : جنگیدن *مقنعه: روسری ۸_ گر تیغ خواهی تو ز خَور*، از بدر* برسازی سپَر گر قیصری*، اندرگذر از زنگِ* ما،از زنگِ ما *اگر از پرتو خورشید شمشیر بسازی و از ماه سپر بسازی ،اگر امپراطور روم هم باشی از غلامان و سپاه ما باز بگذر و دور باش.(بردگان عاشق از امیران برتر هستند). *تیغ : شمشیر *خور: خورشید *بدر: ماه *قیصر : امپراطور روم *زنگ:غلام ، برده (سیاهپوست) ۹_ اسحاق شو در نحرِ *ما، خاموش شو در بحرِ ما تا نشکند کشتیِ تو در گَنگِ ما، در گَنگِ* ما *همچون اسحاق پیامبر آماده قربانی شدن باش(اشاره به سفر تکوین_تورات )، و در دریای عشق ساکت و بی حرکت باش(تمام من های کاذبت رو از دست بده) تا مبادا کشتی روح تو در دریای عشق الهی تباه شود. *نحر: قربانی *گنگ: رود مقدس.

     

     

     

     

     

     

     

     

    معنی بگریز ای میر اجل از ننگ ما از ننگ ما چیست؟

    ای پادشاه جلیل خودت را آلوده ی بدنامی ما نکن زیرا با دانسته هایی که تو داری نمی توانی همرنگ ما بشوی (با ما یکی شوی ).

     

     

     

     

     

     

     

    شعر بگریز ای میر اجل از ننگ ما از ننگ ما اثر کیست؟

    اثر مولانا است.

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    رُعیام

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    دانلود اپلیکیشن «شعر و مهر»

    دانلود اپلیکیشن «شعر و مهر»