بتا توئی که قدت سرو باغ کاشمر است

بتا توئی که قدت سرو باغ کاشمر است

  • بتا توئی که قدت سرو باغ کاشمر است

    در دانش زمین و بخشهای او از گفته پیشینیان

     

    بتا توئی که قدت سرو باغ کاشمر است

    رخت بهار ختن بوستان کاشغر است

     

    مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلات

    ز بحر مجتث این چامه تنگی از شکر است

     

    چو شرق و غرب زمین خاور است و باختر است

    نسار «او اختر» است و بتو در «اخشتر» است

     

    به پارسی کره خاک «گوی چغمینی » است

    «میان کش » است خط استوانه در کمر است

     

    زمین کهنه بود ارزه و آن دگر شوه دان

    که هر دو جای جماد و گیاه و جانور است

     

    «ووروبرشته » شمال و «ووروز زرشته » جنوب

    «زرشته » هشته بزیر و «برشته » بر زبر است

     

    زمین عامره را می شمر «فرادده فش »

    چنانکه «ویدهدده فش » خراب و بی اثر است

     

    «وورو برشته فرادده فش » سه بخش بود

    تمام شرح دهم بر تو گرچه مختصر است

     

    نخست «بهره خاور» که بخش خاوریش

    به «آن ایران » نامیده گشت و مشتهر است

     

    میانه بخشش «خنرث وه بومی ایران » دان

    چو بخشش باختر «ایران کوپژ» در نظر است

     

    محیط غربی و شرقی «رزه پراگرد» ند

    که یک به باختر و آن به خاوری سمر است

     

     

    مطالب بیشتر در:

    وزن شعر: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)

     

    قالب شعر: فرهنگ فارسی

     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه 

    حال دلم طوفانیست

    در آینه پاییدنت را دوست می‌دارم

    آن شنیدم خیمه ای از شاه روس

    مردم ایران دو فرقه اند که هر یک

     

    در صورتی که در متن بالا، میاد باد آن عهد کم بندی به پای اندر نبود عنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".


    بتا توئی که قدت سرو باغ کاشمر است

    شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «بتا توئی که قدت سرو باغ کاشمر است رخت بهار ختن بوستان کاشغر است مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلات ز بحر مجتث این چامه تنگی از شکر است» آیا با این سطرها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز می‌توانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذاب‌تر و زیباتر باشد؟ به طور یقین ادیب الممالک که از شاعران مهم دوره مشروطه است دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این سطر ها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای ادیب الممالک بودید، این شعر را چگونه شروع می‌کردید؟ و به جای سطر های پایانی یعنی : «میانه بخشش «خنرث وه بومی ایران » دان چو بخشش باختر «ایران کوپژ» در نظر است محیط غربی و شرقی «رزه پراگرد» ند که یک به باختر و آن به خاوری سمر است» از چه سطر هایی استفاده می‌کردید؟

    در دانش زمین و بخشهای او از گفته پیشینیان

    دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاه‌ها برای شعر در دانش زمین و بخشهای او از گفته پیشینیان ادیب الممالک بنویسید. اگر از شعر لذت برده‌اید، بنویسید که چرا لذت برده‌اید و اگر لذت نبرده‌اید، دلیل آن را بنویسید.

    اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان می‌شنویم.

    اگر عکس‌نوشته‌ای با این شعر درست کرده‌اید، در بخش دیدگاه‌ها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.

    پیشنهاد می‌کنیم، این شعر را با صدای خودتان ضبط کنید و در بخش دیدگاه، فایل صدایتان را اضافه کنید تا در سایت منتشر شود.

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *